واقعاً چرا شما انگلیسی یاد می گیرید؟ چرا می خواهید با قدرت انگلیسی صحبت کنید؟ خیلی عجیب است که، خیلی از افراد ایده مبهمی دارند. آنها می دانند که انگلیسی زبان بین المللی است و احساس می کنند که باید یاد بگیرند. در مدارس به آنها گفته می شود که انگلیسی مهم است. بعضی افراد متمرکز بر نمرات در امتحانات هستند. آنها انگلیسی مطالعه می کنند تا نمره بالایی در تافل، توئیک، آیلتس یا سایر امتحانات بگیرند.
این اهداف از کجا می آیند؟ عموماً آنها از سیستم مدارس نشأت می گیرند. به بیان دیگر آنها اهدافی خارجی هستند که توسط دیگران ترویج پیدا کرده است. به دانش آموزان گفته می شود که این اهداف مهم هستند و بدین ترتیب سال های زیادی را به تمرکز بر نمرات امتحان می پردازند. مشکل اینجاست که اهداف خارجی ( اهداف ساخته شده توسط افراد بیرونی ) احساسی همچون کار دارند. این اهداف حسی همانند تعهد دارند.
این اهداف ضعیف و بیروح هستند و این یک مشکل است. چرا که اهداف، سیستم مرکزی مغز ما هستند. اهداف به مغز ما می گویند که چه می خواهیم، چه موقع آن را می خواهیم و چرا ما آن را می خواهیم. یک هدف قدرتمند به ما برای بهتر و بهتر شدن، انرژی و انگیزه میدهد. یک هدف بزرگ می تواند به کل، زندگی شما را تغییر دهد. اهداف ضعیف، بر عکس اهداف قوی نتایج ضعیف تولید می کنند.
پس قدم بعدی برای توسعه سوخت انگلیسی بدون تلاش شما این است که اهدافی قدرتمند ایجاد کنید. اما چه چیزی یک هدف قدرتمند می سازد؟ یک هدف قوی هدفی است که یک فکر دائمی مثبت در ذهن شما ایجاد کند. یک هدف قوی احساسی است. یک هدف قوی فقط به شما انگیزه نمی دهد، بلکه شما را به سمت انجام دادن و موفقیت راهی می کند.
یک هدف قوی شبیه به یک اعتیاد مثبت است. آن هدف شما را متمرکز بر چیزی می کند که در زندگیتان اهمیت دارد. شما نمی توانید آن را فراموش کنید. در واقع، با یک هدف قدرتمند، شما سخت می توانید از فکر آن بیرون بیایید. این هدف شما را در زمان های دشوار راهنمایی می کند و به شما انگیزه می دهد.
برای قوی شدن، یک هدف باید به شکل مثبت، به شدت احساسی باشد. این دلیلی است که هدفگذاری نمره خوب امتحانات بسیار ضعیف هستند. چه کسی با امتحانات هیجان زده می شود؟ در واقع، برای بیشتر مردم، امتحانات تجربه های منفی هستند که تولید کننده ی احساساتی از نگرانی، ترس، استرس می باشد که این خیلی انرژی زا و الهام دهنده نیست. تعجبی ندارد که خیلی از مردم احساس بدی از انگلیسی دارند.
شما چگونه یک هدف قدرتمند پیدا می کنید و می سازید؟ با پرسیدن سوالات قدرتی از خود شروع کنید. این ها سوالاتی هستند که به شما در پیدا کردن دلیلی عمیق برای صحبت کردن انگلیسی کمک می کنند. هر چه عمیق تر می روید، شما اهداف الهام بخش بیشتری پیدا خواهید کرد و بهترین سوال قدرتی برای همه چیز، خیلی ساده این است که بپرسیم چرا؟
پرسیدن مکرر “چرا؟” یک راه آسان برای پیدا کردن هدف عمیق در انگلیسی است. بطور مثال، شما ممکن است از خود بپرسید، چرا من انگلیسی یاد می گیرم؟ شاید جواب شما این باشد که نمره ای بالا در آزمون تافل دریافت کنم. این یک هدف ضعیف بیرونی است. پس از خود دوباره بپرسید من چرا به نمره بالا تافل نیاز دارم؟ شاید جواب شما این باشد که شغلی بهتر داشته باشم. دوباره از خود بپرسید چرا می خواهم شغلی بهتر داشته باشم؟ حالا شما عمیق تر وارد می شوید که هدف واقعی را پیدا کنید. شاید جواب دهید که برای خانواده ام پول بیشتری به دست بیاورم، و بعد بپرسید چرا میخواهم پول بیشتری برای خانواده بدست بیاورم؟ ممکن است جوابش این باشد که زیرا من عاشقشان هستم و می خواهم یک زندگی وافر و فوق العاده برایشان فراهم کنم. شما هدف درونی بزرگ خود را یافتید.
بله، همه متفاوت هستند. شاید هدف بزرگ شما این است که در دنیا سفر کنید و زندگی ای پر از ماجراجویی داشته باشید- و شما می دانید که انگلیسی یک زبان جهانی است. شاید شما آرزو دارید که یک تاجر بین المللی موفق و پولدار شوید و انگلیسی به شما کمک می کند که به آن هدف برسید. شاید شما آرزو دارید که در خارج از کشور در یکی از دانشگاه های آمریکایی تحصیل کنید. شاید شما می خواهید که دوستانی در سطح جهان از کشور های مختلف پیدا کنید. شاید شما بیشتر از یک هدف بزرگ برای انگلیسی دارید.
نکته اینجاست که انگلیسی یک ابزار برای ارتباط داشتن است. فقط دانستن کلمات گسترده و گرامر بی فایده است. شما باید از زبان استفاده کنید تا قدرت آن را آزاد سازید. پس کلید برای پیدا کردن هدف بزرگتان آن است که بفهمید چگونه می خواهید از انگلیسی در دنیای واقعی استفاده کنید.
با انگلیسی، شما باید بر روی دلایل واقعی در جهان برای انگلیسی صحبت کردن تمرکز کنید. اهداف باید شما را به هیجان بیاورند. شما باید وقتی که به اهدافتان فکر می کنید احساس اشتیاق و انرژی کنید. حتی با اینکه من درباره این موضوع می نویسم، به شخصه گاهی وقت ها گناهکار به داشتن اهداف ضعیف بوده ام. بطور مثال، به تازگی من چندین سمینار و ارائه در تایلند داشتم. اهداف اولیه من این ها بوده اند:
• به مردم درباره سیستم انگلیسی بدون تلاش آموزش دهم.
• با افراد بیشتر ارتباط برقرار کنم.
با اینکه این اهداف مثبت بوده اند ولی قدرتی در آنان وجود نداشت. آنها من را هیجان زده نکردند. آنها شور و شوق ایجاد نکردند. پس من عمیق تر فکر کردم. از خودم پرسیدم، چرا می خواهم به مردم درباره سیستم انگلیسی بدون تلاش آموزش دهم؟ چرا می خواهم با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنم؟ در چه چیزی می خواهم مشارکت داشته باشم؟ چه چیزی می خواهم کسب کنم؟
بلافاصله اهداف بهتری به ذهنم رسید که شامل:
• می خواهم مردم را هیجان زده کنم و زندگیشان را تغییر دهم!
• می خواهم شور و شوق و عشق یادگیری در مردم را بیدار کنم.
• میخواهم قدرت تصورشان را بیدار کنم!
• می خواهم زخم انگلیسیشان را درمان کنم!
• می خواهم به کل شیوه یادگیری انگلیسی در بین مردم را تغییر دهم.
• می خواهم به مردم در رسیدن به آرزوهایشان با استفاده از ابزار انگلیسی کمک کنم.
• من می خواهم یک خانواده جهانی از دانش آموزان پر اشتیاق بسازم.
• می خواهم به مردم تجربیات احساسی مثبت و قدرتمند بدهم.
• می خواهم به آنها شادی، خنده، لذت و اعتماد بنفس قوی بدهم.
• می خواهم مردم را از حس شک و شبهه، از امنیت نداشتن، از بی حوصلگی، از دو دلی آزاد کنم.
• می خواهم به آنها کمک کنم تا به رویاهایشان برسند.
اینها اهداف هیجان انگیزی بودند! این اهداف به من انرژی و قدرت هدیه دادند. آنها کاری کردند که من از رخت خوابم پریدم و به کار پرداختم! آنها باعث شدند که به عنوان معلم کارم را عالی انجام دهم. آنها برای من الهام بخش بودند که یاد بگیرم و بهتر و بهتر رشد کنم. آنها باعث شدند که یک ارائه فوقالعاده داشته باشم نه یک سخنرانی حوصله سر بر.
این قدرت داشتن اهداف بزرگ و معناگراست. چرا می خواهید انگلیسی یاد بگیرید؟ چه بازده هیجان بر انگیزی می توانید تصور کنید که انگلیسی برای شما بیاورد؟ چه چیزی برای شما الهام بخش یادگیری انگلیسی است؟ گسترده تر فکر کنید. گسترده تر رویا پردازی کنید. به خود یک لطفی کنید: اهدافی بزرگ، بی پروا و قدرتمند برای یادگیری انگلیسی انتخاب کنید. حس شور و شوق خود را روشن سازید.
======================
این تاپیک مربوط به درس «هدفهایی بزرگ داشته باشید تا انگیزه ی بیشتری برای موفقیت بدست بیاورید» در اپلیکیشن زبانشناس است (دوره «کتاب گویا»، فصل «درس ۶»)