آیا تابهحال به این فکر کردهاید که زندگی کردن در یک جزیره دور افتاده چگونه است؟ آیا تصور کردهاید که چه چیزهایی برای بقا نیاز دارید؟ آیا فکر کردهاید که چگونه با تنهایی و بیکسی مقابله کنید؟ این سوالات برای رابینسون کروزو، قهرمان داستان ما، واقعیت دارند. او یک ماجراجوی انگلیسی است که برای جستوجوی ثروت و شهرت دل به دریا میزند، اما سرنوشت برای او چیز دیگری در نظر دارد.
در ادامه همراه ما باشید تا خلاصهی این داستان جذاب را بخوانید.
خلاصهی کتاب داستان انگلیسی Robinson Crusoe
Robinson Crusoe is a novel by Daniel Defoe, published in 1719. It tells the story of a young Englishman who leaves his comfortable life in York to pursue his dream of going to sea. He faces many dangers and hardships, but also experiences many adventures and wonders. He is eventually shipwrecked on a deserted island, where he survives for 28 years, using his skills, intelligence, and faith.
رابینسون کروزو رمانی نوشتهی دنیل دفو است که در سال ۱۷۱۹ منتشر شد. این رمان داستان جوانی انگلیسی را روایت میکند که زندگی راحت خود را در یورک ترک میکند تا رویای خود را برای رفتن به دریا دنبال کند. او با خطرات و سختیهای زیادی روبهرو میشود، اما ماجراها و شگفتیهای زیادی را نیز تجربه میکند. کشتی او سرانجام در جزیرهای متروکه غرق میشود و با استفاده از مهارتها، هوش و ایمانش بهمدت ۲۸ سال زنده میماند.
The novel begins with Crusoe's early life, where he rebels against his father 's advice and joins a ship to London. His first voyage is a disaster, as his ship is wrecked by a storm and he barely escapes with his life. He goes to London and joins another ship bound for Africa, where he hopes to make his fortune as a merchant. This voyage is successful, but he decides to go again, leaving his money with a widow.
این رمان با اوایل زندگی کروزو آغاز میشود؛ جایی که او علیه توصیههای پدرش شورش میکند و به یک کشتی میپیوندد که به لندن میرود. اولین سفر او یک فاجعه است، زیرا کشتی او در طوفان میشکند و او بهسختی جان سالم به در میبرد. او به لندن میرود و به کشتی دیگری میپیوندد که به آفریقا میرود؛ جایی که امیدوار است بهعنوان تاجر ثروت خود را به دست آورد. این سفر موفقیتآمیز است اما او تصمیم میگیرد دوباره برود و پول خود را نزد یک بیوه میگذارد.
On his second voyage, he is captured by pirates and sold as a slave in Morocco. He manages to escape with a boy named Xury, and they sail along the African coast, looking for a European ship. They are rescued by a Portuguese captain, who buys Xury from Crusoe and takes him to Brazil. There, Crusoe buys a plantation and becomes a successful farmer.
در سفر دوم خود، او توسط دزدان دریایی گرفتار و بهعنوان برده به مراکش فروخته میشود. او موفق میشود با پسری بهنام زوری فرار کند و در ساحل آفریقا قایقرانی میکنند و بهدنبال یک کشتی اروپایی میگردند. آنها توسط یک کاپیتان پرتغالی نجات پیدا میکنند که زوری را از کروزو میخرد و او را به برزیل میبرد. در آنجا، کروزو یک مزرعه میخرد و به یک کشاورز موفق تبدیل میشود.
رابینسون تسلیم نمیشود
However, he is not satisfied and joins a slave-trading expedition to Africa. His ship is caught in a hurricane and wrecked on an island near Trinidad. Crusoe is the only survivor and manages to salvage some supplies from the ship.
با این حال، او راضی نیست و به یک سفر تجارت برده به آفریقا میپیوندد. کشتی او در طوفان گرفتار شده و در جزیرهای در نزدیکی ترینیداد غرق میشود. کروزو تنها بازمانده است و موفق میشود برخی از منابع کشتی را نجات دهد.
Crusoe spends the next 28 years on the island, adapting to his new environment and creating a comfortable home for himself. He builds a shelter, a fence, a cellar, and a canoe. He grows crops, raises goats, and makes pottery, bread, and cheese. He also keeps a journal, a calendar, and a cross to mark his arrival date.
کروزو ۲۸ سال آینده را در جزیره میگذراند و با محیط جدید خود سازگار میشود و خانهای راحت برای خود ایجاد میکند. او پناهگاه، حصار، سرداب و قایق میسازد. محصولات کشاورزی میکارد، بز پرورش میدهد و سفال، نان و پنیر درست میکند. او همچنین یک دفتر خاطرات، یک تقویم و یک صلیب برای نشان دادن تاریخ ورود خود نگه میدارد.
He reads the Bible and becomes more religious, thanking God for his providence and mercy. He also explores the island and discovers a cave, a valley, and a stream. He faces some dangers, such as wild animals, earthquakes, and storms, but he overcomes them with his courage and ingenuity. He also trains a parrot to talk and names him Poll.
او کتاب مقدس را میخواند و مذهبیتر میشود و خدا را بهخاطر مشیت و رحمتش شکر میکند. او همچنین جزیره را کاوش میکند و یک غار، یک دره و یک رودخانه کشف میکند. او با خطراتی مانند حیوانات وحشی، زلزله و طوفان مواجه است، اما با شجاعت و زیرکی خود بر آنها غلبه میکند. او همچنین یک طوطی را برای صحبت آموزش میدهد و نام او را پل میگذارد.
کروزو در جزیره تنها نیست
One day, Crusoe sees a footprint on the sand and realizes that he is not alone on the island. He is terrified and hides in his fortification. He later discovers that the island is visited by cannibals, who bring their captives to be eaten. Crusoe is horrified and decides to rescue one of the prisoners, whom he names Friday, after the day he saved him.
یک روز، کروزو رد پایی را روی شنها میبیند و متوجه میشود که در جزیره تنها نیست. او هراسان است و در استحکامات خود پنهان میشود. او بعدا متوجه میشود که این جزیره توسط آدمخوارها بازدید میشود و اسیران خود را میآورند تا بخورند. کروزو وحشتزده میشود و تصمیم میگیرد یکی از اسیران را نجات دهد. او زندانی را با توجه به روزی که او را نجات داد، جمعه مینامد.
He teaches Friday English, Christianity, and his way of life. He also learns about Friday’s people and their enemies. Crusoe and Friday become friends and companions, and Crusoe considers him as his servant.
او به جمعه زبان انگلیسی، مسیحیت و شیوهی زندگی خود را آموزش میدهد. همچنین در مورد قبیلهی جمعه و دشمنان آنها اطلاع پیدا میکند. کروزو و جمعه با هم دوست و همراه میشوند و کروزو او را خدمتکار خود میداند.
Crusoe and Friday encounter more cannibals, who bring two prisoners to the island. One of them is Friday's father, and the other is a Spaniard, who tells Crusoe that there are more survivors from a shipwreck on the mainland. Crusoe plans to rescue them and escape from the island with them. However, before he can do so, he sees an English ship approaching the island.
کروزو و جمعه با آدمخوارهای بیشتری روبهرو میشوند که دو زندانی را به جزیره میآورند. یکی از آنها پدر جمعه و دیگری یک اسپانیایی است که به کروزو میگوید که بازماندگان بیشتری از کشتی غرق شده در خشکی هستند. کروزو قصد دارد آنها را نجات دهد و با آنها از جزیره فرار کند. با این حال، قبل از اینکه بتواند این کار را انجام دهد، یک کشتی انگلیسی را میبیند که به جزیره نزدیک میشود.
He learns that the ship is taken over by mutineers, who intend to maroon their captain and some loyal men on the island. Crusoe and Friday help the captain and his men to regain control of the ship and capture the mutineers. Crusoe then decides to leave the island with Friday and the captain, after living there for 28 years, 2 months, and 19 days.
او میفهمد که کشتی توسط شورشیان تصرف شده است که قصد دارند کاپیتان و برخی از مردان وفادارش را در جزیره رها کنند. کروزو و جمعه به کاپیتان و مردانش کمک میکنند تا کنترل کشتی را بازپس بگیرند و شورشیان را دستگیر کنند. سپس کروزو تصمیم میگیرد پس از زندگی کردن در آنجا برای ۲۸ سال، ۲ ماه و ۱۹ روز با جمعه و کاپیتان از جزیره برود.
بازگشت به انگلستان
Crusoe returns to England and finds out that his family is dead, except for two sisters. He also learns that his plantation in Brazil has prospered and that he is very wealthy. He gives some money to the widow who kept his money, and to the Portuguese captain who helped him. He also marries and has children, but his wife dies soon after.
کروزو به انگلستان برمیگردد و میفهمد که خانوادهاش به جز دو خواهرش فوت کردهاند. همچنین میفهمد که مزرعهاش در برزیل رونق گرفته و او بسیار ثروتمند شده است. او بخشی از پولش را به بیوهای که پولش را نگه داشته بود و به کاپیتان پرتغالی که به او کمک کرده بود میدهد. او نیز ازدواج میکند و صاحب فرزند میشود، اما همسرش زودتر از او میمیرد.
He then goes on more voyages, visiting his island, Brazil, China, and Siberia. He also meets some of his old friends, such as the Spaniard, Friday's father, and Xury. He finally settles down in England and writes his memoirs, hoping to inspire and instruct his readers with his remarkable life story.
او سپس به سفرهای بیشتر میرود و از جزیرهی خود، برزیل، چین و سیبری دیدن میکند. همچنین با برخی از دوستان قدیمی خود مانند اسپانیایی، پدر جمعه و زوری ملاقات میکند. سرانجام در انگلستان ساکن میشود و خاطرات خود را مینویسد، به این امید که با داستان زندگی چشمگیر خود الهامبخش باشد و به خوانندگان خود درس بدهد.
موضوعات مهم پرداختهشده در داستان رابینسون کروزو
The novel Robinson Crusoe by Daniel Defoe deals with important themes such as:
رمان رابینسون کروزو نوشته دنیل دفو به موضوعات مهمی از جمله:
Christianity and Divine Providence: The novel shows Crusoe's spiritual journey from a rebellious and worldly youth to a devout and grateful Christian. He learns to trust in God's will and mercy, and to see his life as a series of miracles and trials that shape his character and faith.
مسیحیت و مشیت الهی: این رمان سفر معنوی کروزو را از یک جوان سرکش و دنیوی به یک مسیحی مومن و سپاسگزار نشان میدهد. او یاد میگیرد که به اراده و رحمت خدا اعتماد کند و زندگی خود را بهصورت مجموعهای از معجزات و آزمایشهایی ببیند که شخصیت و ایمان او را شکل میدهند.
Society, Individuality, and Isolation: The novel explores the tension between Crusoe's desire for freedom and adventure, and his need for human companionship and social order. He rejects his father's advice and the norms of his society, but he also suffers from loneliness and fear on the island. He creates a mini-society for himself, but he also imposes his authority and values on Friday and the other natives.
جامعه، فردیت و انزوا: این رمان تنش بین میل کروزو به آزادی و ماجراجویی و نیاز او به همراهی انسانی و نظم اجتماعی را بررسی میکند. او توصیههای پدرش و هنجارهای جامعهی خود را رد میکند، اما در جزیره از تنهایی و ترس نیز رنج میبرد. او یک جامعهی کوچک برای خود ایجاد میکند، اما اقتدار و ارزشهای خود را به جمعه و سایر بومیان نیز تحمیل میکند.
Advice, Mistakes, and Hindsight: The novel illustrates the consequences of ignoring prudent advice and making rash decisions. Crusoe repeatedly disregards the warnings of his father, the shipmaster, and his own conscience, and ends up in trouble and danger. He later regrets his mistakes and learns from his experiences, but he also continues to take risks and seek new challenges.
نصیحت، اشتباهات و آیندهنگری: این رمان عواقب نادیده گرفتن توصیههای محتاطانه و تصمیمگیریهای عجولانه را نشان میدهد. کروزو بارها هشدارهای پدرش، فرماندهی کشتی و وجدان خود را نادیده میگیرد و در نهایت دچار مشکل و خطر میشود. او بعدا از اشتباهات خود پشیمان میشود و از تجربیات خود درس میگیرد، اما همچنان به ریسک کردن و جستوجوی چالشهای جدید ادامه میدهد.
Contentment vs. Desire and Ambition: The novel questions the value of pursuing wealth and fame, and the meaning of happiness and satisfaction. Crusoe is not content with a comfortable and secure life in England, and he wants to see the world and make his fortune. He achieves success and prosperity, but he also faces hardships and losses. He realizes that true contentment comes from accepting God's plan and being grateful for what he has.
رضایت در مقابل میل و جاهطلبی: این رمان ارزش دنبال کردن ثروت و شهرت و معنای خوشبختی و رضایت را زیر سوال میبرد. کروزو به یک زندگی راحت و امن در انگلستان راضی نیست و می خواهد دنیا را ببیند و ثروتش را به دست آورد. او به موفقیت و رفاه میرسد، اما با سختیها و زیانهایی نیز مواجه میشود. او متوجه میشود که رضایت واقعی از پذیرش نقشهی خدا و شکرگزاری برای آنچه که دارد ناشی میشود.
Strangers, Savages, and the Unknown: The novel depicts Crusoe's encounters with different cultures, lands, and creatures, and his reactions to them. He is curious and adventurous, but he is also fearful and prejudiced. He views the natives as savages and cannibals, and he tries to civilize and convert them. He also learns from them and respects them, and he forms a friendship with Friday.
غریبهها، وحشیها و ناشناختهها: این رمان رویارویی کروزو با فرهنگها، سرزمینها و موجودات مختلف و واکنشهای او به آنها را به تصویر میکشد. او کنجکاو و ماجراجو است، اما ترسناک و متعصب نیز هست. او بومیان را وحشی و آدمخوار میبیند و سعی میکند آنها را متمدن کرده و تغییر دهد. از آنها هم درس میگیرد و به آنها احترام میگذارد و با جمعه دوستی میکند.
کوتاه سخن اینکه...
Robinson Crusoe is a story of adventure, survival, and transformation. It shows how a man who was driven by greed and ambition became a humble and grateful person who learned to appreciate the simple joys of life.
رابینسون کروزو داستانی از ماجراجویی، بقا و دگرگونی است. این نشان میدهد که چگونه مردی که دنبال طمع و جاهطلبی بود، به فردی متواضع و سپاسگزار تبدیل شد که یاد گرفت قدر لذتهای سادهی زندگی را بداند.
It also shows how a man who was isolated and lonely found friendship and companionship in unexpected places. It is a story that inspires us to overcome our challenges and to make the best of our situations.
همچنین نشان میدهد که چگونه مردی که منزوی و تنها بود در مکانهای غیرمنتظره، دوستی و همراهی پیدا کرد. این داستانی است که به ما الهام میدهد تا بر چالشهایمان غلبه کنیم و از موقعیتهایمان بهترین استفاده را ببریم.
It is a story that teaches us to respect and value the diversity of cultures and beliefs. It is a story that reminds us of the power of faith and hope. Robinson Crusoe is not just a story of a castaway, but a story of a human being who discovered himself and his place in the world.
این داستانی است که به ما میآموزد که به تنوع فرهنگها و باورها احترام بگذاریم و برای آن ارزش قائل شویم. این داستانی است که ما را به یاد قدرت ایمان و امید میاندازد. رابینسون کروزو فقط داستان یک دورافتاده نیست؛ بلکه داستان انسانی است که خود و جایگاهش را در جهان کشف کرده است.