معنی Achilles' heel چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی Achilles' heel و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی Achilles' heel

در این بخش شما را با معنی Achilles' heel آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح Achilles' heel را در فارسی هم به همین شکل استفاده می‌کنیم. این اصطلاح یعنی پاشنه‌ی آشیل و برای اشاره به نقطه‌ی ضعف افراد استفاده می‌شود؛ جایی که از آن شکست می‌خورند و آسیب می‌بینند. البته این اصطلاح می‌تواند معانی گسترده‌تری هم داشته باشد. در ادامه چند معنی و کاربرد دیگر آن را بخوانید. در قسمت مثال، می‌توانید نحوه‌ی استفاده از اصطلاح Achilles' heel را در قالب جمله یاد بگیرید.

معانی و کاربرد

  • نقطه‌ی آسیب‌پذیر یا ضعف
  • یک نقص کوچک در یک شخص یا سیستم که می‌تواند منجر به شکست آن شود.
  • یک مشکل کوچک یا نقطه‌ضعف در کسی که در غیر این صورت، کامل است.
  • یک ضعف کوچک اما کشنده
  • در بدن، پاشنه‌ی آشیل تاندون پشت مچ پا است (معنی تحت‌اللفظی)

مثال

The corrupt minister is regarded as the government’s Achilles’ heel and is expected to resign.

وزیر فاسد به‌عنوان پاشنه‌ی آشیل دولت در نظر گرفته می‌شود و انتظار می‌رود که استعفا دهد.

Though he was a good person, his short temper was his Achilles’ heel.

با اینکه او آدم خوبی بود، اما خلق‌و‌خوی تندش پاشنه‌ی آشیلش (نقطه‌ی ضعفش) بود.

The tennis player had a great serve, but his returns were not as good and that could prove to be his Achilles’ heel.

این تنیسور سرویس فوق‌العاده‌ای داشت؛ اما بازگشت‌های او چندان خوب نبود و این می‌تواند پاشنه‌ی آشیل او باشد.

The acquisition that the company made last year is turning out to be an Achilles’ heel, as it has not made any profits and is burning cash.

خریدی که این شرکت در سال گذشته انجام داد، تبدیل به پاشنه‌ی آشیل شده است؛ زیرا هیچ سودی به دست نیاورده و در حال سوزاندن سرمایه است.

Overall, they were a strong team, but there was a weak link in the defense, and that could prove to be the Achilles’ heel.

در مجموع آن‌ها تیم قدرتمندی بودند، اما ضعفی در دفاع وجود داشت و این می‌توانست پاشنه‌ی آشیل تیم (سبب شکست) باشد.

He was a good student, but English literature had always been his Achilles’ heel.

او دانش‌آموز خوبی بود؛ اما ادبیات انگلیسی همیشه نقطه‌ضعف او بود.

Fear of spiders was his Achilles’ heel.

ترس از عنکبوت، نقطه‌ضعف او بود.

English speaking has always been Achilles’ heel to my career.

انگلیسی صحبت کردن همیشه پاشنه‌ی آشیل حرفه‌ی من بوده است.