در این بخش شما را با معنی a dime a dozen آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به چیزی اشاره میکند که رایج و عادی و معمولی باشد و ارزش خاصی نداشته باشد. همچنین چیزی که به مقدار زیادی وجود داشته باشد هم با همین اصطلاح قابل توصیف است. در ادامه میتوانید چند معنی و کاربرد دیگر این اصطلاح را بخوانید. برای درک معنای دقیق این اصطلاح، باید به جمله و موقعیتی که اصطلاح در آن بیان شده، توجه کنید.
معانی و کاربرد
- چیزی که بسیار رایج است و ارزش زیادی ندارد.
- چیزی که فراوان، ارزان و بسیار رایج است.
- آنقدر فراوان که بیارزش باشد.
- چیزی که بهراحتی به دست میآید.
مثال
Adventure and traveling based reality shows are now outdated and a dime a dozen.
نمایشهای واقعی که مبتنی بر ماجراجویی و سفر است در حال حاضر منسوخ شده و چندان ارزشی ندارد.
Websites on health and fitness are a dime a dozen nowadays, but not all of them are accurate and have correct information.
وبسایتهای مربوط به سلامت و تناسب اندام امروزه زیاد شدهاند؛ اما همهی آنها دقیق و دارای اطلاعات صحیح نیستند.
Low paying jobs are a dime a dozen and anyone can get one if they try, but the high paying ones are not so easy to get and require proper and relevant skills.
مشاغل کمدرآمد بسیار زیاد هستند و هر کسی در صورت تلاش میتواند یکی از آنها را به دست آورد؛ اما مشاغل پردرآمد چندان آسان به دست نمیآیند و به مهارتهای مناسب و مرتبط نیاز دارند.
Coaching classes are a dime a dozen, but most of them are of low quality and do not deliver on their promise. The really good ones are far fewer.
کلاسهای مربیگری زیاد است؛ اما اکثر آنها کیفیت پایینی دارند و به قول خود عمل نمیکنند. آنهایی که واقعا خوب باشند بسیار کمتر هستند.
Cheap watches like this have flooded the market. You can get them a dime a dozen.
ساعتهای ارزانقیمتی مانند این بازار را پر کرده است. میتوانید تعداد زیادی برای آنها تهیه کنید.
Small time local music bands are a dime a dozen. Groups of youngsters form these bands dreaming of making it big someday.
گروههای موسیقی محلی کوچک زیاد هستند. گروههایی از جوانان این گروهها را تشکیل میدهند که رویای بزرگ شدن آن را دارند.