در این بخش شما را با معنی about turn/about face آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
از اصطلاح about turn یا about face برای اشاره به تغییر کلی نظر یا خطمشی استفاده میکنند. احتمالا این اصطلاح را در گفتوگوهای سیاسی بیشتر میشنوید. این اصطلاح را با فعلهای do و make به کار میبرند. در ادامه با معانی و کاربرد این اصطلاح آشنا میشوید و نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- چرخیدن تا در جهت مخالف قرار گرفتن
- تغییر جهت
- تغییر کامل عقیده یا رفتار
مثال
The ambassador's recent declarations indicate an about turn in foreign policy.
اظهارات اخیر سفیر نشاندهندهی یک تغییر در سیاست خارجی است.
The dog did an about-turn and ran when it saw the bigger dog.
سگ یک دور چرخید و با دیدن سگ بزرگتر دوید.
I hadn't gone far when I remembered I hadn't locked the door, so I made a quick about-turn and went back.
راه دوری نرفته بودم که یادم افتاد در را قفل نکرده بودم؛ سریع تغییر مسیر دادم و برگشتم.
Predictably, the lawmaker did an about-turn on the issue when he realized how unpopular his position was with taxpayers.
بهطور قابل پیشبینی، قانونگذار وقتی متوجه شد که موضع او در بین مالیاتدهندگان محبوبیتی ندارد، این موضوع را تغییر داد.
The government official made an about-turn and agreed to the meeting.
مقام دولتی تغییر عقیده داد و با این دیدار موافقت کرد.