در این بخش شما را با معنی aid and abet آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به معنی «کمک کردن» است؛ البته معمولا کمک کردن در کارهای غیرقانونی و جرم و جنایت! درواقع میتوانید آن را «همدستی» یا «مشارکت در جرم» در نظر بگیرید. البته ممکن است معانی دیگری هم داشته باشد. در ادامه چند معنی دیگر این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- کمک کردن به کسی بهخصوص در فعالیتهای غیرقانونی و نادرست
- همدستی کردن
- تحریک کردن شخصی به انجام کاری که احتمالاً اشتباه است
- تشویق کردن کسی یا چیزی
- تسهیل و ترویج ارتکاب جرم
مثال
The police officers arrested Gary for aiding and abetting the car thief.
افسران پلیس گری را به اتهام کمک و مشارکت با سارق خودرو دستگیر کردند.
I’m sure other children aided and abetted James in stealing items from our home. He’s just the only kid who was caught.
مطمئنم بچههای دیگر به جیمز در سرقت وسایل خانهی ما کمک کردهاند. او تنها بچهای است که دستگیر شده است.
You aided and abetted the robber by driving the getaway car.
شما با رانندگی ماشین فرار، به سارق کمک کردید.
The teachers scolded John because he aided and abetted the fighting boys.
معلمان جان را سرزنش کردند زیرا او به پسران حملهکننده کمک کرده بود.
His wife received a 7-year jail sentence for aiding and abetting him in his criminal activities.
همسرش بهدلیل همدستی در فعالیتهای مجرمانهاش به ۷ سال زندان محکوم شد.
The prefect was punished for aiding and abetting the stealing of exams.
رئیس بهدلیل کمک و مشارکت در سرقت امتحانات مجازات شد.
The referee aided and abetted the team so it could win.
داور به تیم کمک کرد تا بتواند برنده شود.
You have aided and abetted the crime if you don’t take legal action when you see bribery.
اگر با مشاهدهی رشوه، اقدام قانونی انجام ندهید، در این جرم مشارکت کردهاید.
John thought he was helping the strangers until he was told he had aided and abetted them to escape from the police.
جان فکر میکرد به غریبهها کمک میکند تا اینکه به او گفتند که با آنها مشارکت کرده و آنها را تشویق کرده است تا از دست پلیس فرار کنند.
The suspects who aided and abetted the selling of illegal drugs refused to reveal the main criminal.
مظنونانی که در فروش مواد مخدر غیرقانونی مشارکت داشتند از افشای مجرم اصلی خودداری کردند.
The invigilator aided and abetted cheating in the exam room.
ناظر در تقلب در اتاق امتحان مشارکت داشت.