در این بخش شما را با معنی alter ego آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح چند معنی متفاوت دارد. هم میتواند بهمعنی «وجههی دیگری از شخصیت یک فرد» باشد و هم «کسانی که دوستی جداییناپذیری با هم دارند». در ادامه چند معنی دیگر این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- خود دوم، نایب و جانشین
- ویژگیها و شخصیتی که خودتان در مورد خودتان تصور میکنید.
- افرادی با دوستی جداییناپذیر، دوستان صمیمی
- جنبهی دیگر شخصیت افراد
- در قانون، کسی که در قبال شخص دیگری مسئول است.
- همتا، بهویژه در شخصیتهای داستانی، بهعنوان شخصیت جایگزین نویسنده عمل میکند.
- یک مشاور قابل اعتماد
مثال
Jack was the alter ego of Rose in the Titanic movie.
جک، همراه جدانشدنی رز در فیلم تایتانیک بود.
Over the years, the secretary has become the alter ego of his boss.
در طول سالها، منشی تبدیل به شخصیت جایگزین رئیس خود شده است.
She is my alter ego; we are always together in school.
او دوست صمیمی من است. ما همیشه در مدرسه با هم هستیم.
Clark Kent is the alter ego of Superman.
کلارک کنت شخصیت دیگر سوپرمن است.
I walked to the principal’s office and had to talk to his alter ego since he was absent.
من به سمت دفتر مدیر راه افتادم و ازآنجاکه او غایب بود، مجبور شدم با مشاور قابل اعتماد او صحبت کنم.
She does not speak too much in groups since Mercy acts as an alter ego.
او زیاد در گروه صحبت نمیکند زیرا Mercy بهعنوان جایگزین او عمل میکند.
It is wild that people choose to be someone else on social media to protect their alter ego.
دیوانهوار است که مردم برای محافظت از شخصیت درونی خود در رسانههای اجتماعی، انتخاب میکنند که شخصیت دیگری داشته باشند.