معنی at death’s door چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی at death’s door و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی at death’s door

در این بخش شما را با معنی at death’s door آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح at death’s door به‌ معنای کسی است که در حال مرگ است یا خیلی بیمار است. آن را می‌توانید در شرف مرگ، رو به موت و... ترجمه کنید. در ادامه چند معنی و کاربرد این اصطلاح را بخوانید و استفاده از آن را در قالب جمله‌های مثال یاد بگیرید.

معانی و کاربرد

  • در آستانه‌ی مرگ
  • بسیار بیمار
  • در خطر جدی مرگ قرار داشتن
  • بسیار نزدیک به پایان زندگی (اغلب اغراق‌آمیز)
  • در وضعیت تهدید‌کننده‌ی زندگی

مثال

Most of the survivors of the airplane crash are still at death’s door.

بسیاری از بازماندگان سقوط هواپیما هنوز در آستانه‌ی مرگ هستند.

Don’t overstate, it was only the flu – you were barely at death’s door.

اغراق نکنید، فقط آنفولانزا بود؛ به‌سختی می‌توان گفت که خیلی بیمار بودید.

Jane was so ill that she was at death’s door for three days.

جین به‌قدری بیمار بود که سه روز در شرف مرگ بود.

Whenever she had a bad cold, she acted as though she were at death’s door.

هر وقت سرما خورده بود طوری رفتار می‌کرد که انگار در حال مرگ است.

Owing to the coming up of malls and supermarkets every other day in the town the old neighborhood store is at death’s door.

به‌دلیل پیدا شدن سر و کله‌ی مراکز خرید و سوپر مارکت به‌صورت یک روز در میان در شهر، فروشگاه قدیمی محله‌ در آستانه‌ی تعطیلی است.

The family cat was at death’s door for three days, and then it finally died.

گربه‌ی خانواده به‌مدت سه روز در حال مرگ بود و سپس در نهایت مرد.

She literally was at death’s door when a kidney became available for transplant.

او به‌ معنای واقعی کلمه در آستانه‌ی مرگ بود که یک کلیه برای پیوند در دسترس قرار گرفت.

Jack lay at death’s door for over a month.

جک بیش از یک ماه در حال مرگ دراز کشید.

I do not want to lie at death’s door suffering. I hope to pass on quickly.

من نمی‌خواهم در انتظار مرگ دراز بکشم. امیدوارم زود از دنیا بروم.

Poor Jon! He has blood cancer and I fear he’s at death’s door.

بیچاره جان! او سرطان خون دارد و می‌ترسم در آستانه‌ی مرگ باشد.

The young man was at death’s door after that catastrophic accident.

پس از آن تصادف فاجعه‌بار، مرد جوان در آستانه‌ی مرگ بود.