در این بخش شما را با معنی call it a day آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح call it a day به معنی متوقف کردن یک کار است بهویژه در محل کار و کارهای مرتبط با شغل. در ادامه کاربردها و معانی دیگر این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- دست از انجام کاری بردارید (بهویژه در محل کار)
- رها کردن کار و بازگشت به خانه
- تمام کردن کار یک روزه
- قطع برخی از فعالیتهای منظم
مثال
After second heart attack, she decided it would be best to follow her doctor’s advice and call it a day.
پس از حملهی قلبی دوم، او به این نتیجه رسید که بهتر است توصیههای پزشک خود را دنبال کند و کار را متوقف کند.
I am not done yet, I can’t call it a day. I need to work more for a couple of hours.
من هنوز کارم را تمام نکردهام؛ نمیتوانم آن را تعطیل کنم. باید چند ساعت بیشتر کار کنم.
I think we have done enough work today, I am feeling tired now, let’s call it a day.
فکر میکنم امروز بهاندازهی کافی کار کردهایم؛ اکنون احساس خستگی میکنم، بگذارید کار را تعطیل کنیم.
After providing services for more than 30 years to NASA, Bill Scot decided to call it a day.
پس از ارائهی خدمات برای بیش از ۳۰ سال به ناسا، بیل اسکات تصمیم گرفت بازنشسته شود.
I am fed up with going to work early in the morning. I am just calling it a day and will look for another easy job.
از صبح زود سر کار رفتن خسته شدهام؛ کارم را تعطیل میکنم و به دنبال کار آسان دیگری خواهم بود.
He has been a paperboy for the last 6 years but now calling it a day because he just got a better job in a multinational company.
او در ۶ سال گذشته یک روزنامهنگار بوده است؛ اما اکنون آن را متوقف میکند زیرا بهتازگی شغل بهتری در یک شرکت چندملیتی پیدا کرده است.
We call it a day right after the 9 hours of hard work everyday, neither more nor less.
ما درست پس از ۹ ساعت کار سخت روزانه، نه بیشتر و نه کمتر، کار را تعطیل میکنیم.
When are you going to call it a day? I wonder why don’t you just return back to your hometown when things are not in your favour there?
کی قراره کار را تمام کنی؟ من تعجب میکنم که چرا وقتی اوضاع به نفع شما نیست به شهر خود برنمیگردید؟