معنی carte blanche چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی carte blanche و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی carte blanche

در این بخش شما را با معنی carte blanche آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح carte blanche به‌ معنی قدرت کامل داشتن است. البته با معانی مختلف در موقعیت‌های متفاوت استفاده می‌شود؛ در نتیجه معنی دقیق آن را باید با توجه به سایر قسمت‌های جمله دریافت کنید. در ادامه معانی و کاربردهای این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثال‌ها نحوه‌ی استفاده از اين اصطلاح را در جمله یاد می‌گیرید.

معانی و کاربرد

  • اختیار کامل داشتن
  • اعمال کنترل کامل
  • آزادی عمل داشتن

مثال

The guy has carte blanche over who works and who does not in this company.

این فرد در مورد این‌که چه کسی در این شرکت کار می‌کند و چه کسی کار نمی‌کند حق انتخاب دارد.

Her father is a rich man, I am sure that she has carte blanche over who she wants to marry.

پدرش مرد ثروتمندی است؛ مطمئنم او در مورد این‌که با چه کسی می‌خواهد ازدواج کند آزادی عمل دارد.

Although it seems otherwise, I do not have carte blanche in this marriage. On the contrary, my husband is the decision maker most of the time.

اگرچه غیر از این به نظر می‌رسد، اما من در این ازدواج آزادی عمل ندارم. برعکس، شوهرم بیشتر اوقات تصمیم‌گیرنده است.

The prime minister exercised carte blanche when he signed the orders for such a massive change in the country. Whether the change turns out to be good is now to be seen from the results.

نخست‌وزیر هنگام امضای دستورات برای چنین تغییر گسترده‌ای در کشور از آزادی عمل خود استفاده کرد. این‌که آیا این تغییر خوب از آب در می‌آید یا خیر، باید منتظر نتایج آن بود.

The rich business man’s daughter had carte blanche when it came to choosing which groom she wanted to marry.

دختر مرد تاجر ثروتمند در انتخاب دامادی که می‌خواهد با او ازدواج کند کاملاً آزادی عمل داشت.