در این بخش شما را با معنی Chase your tail آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
گاهی معنای بعضی از اصطلاحات را میتوانید با ترجمهی کلمهبهکلمهی آن حدس بزنید. اصطلاح Chase your tail با ترجمهی کلمهبهکلمه یعنی «دم خود را تعقیب کردن». حیوانی را فرض کنید که دور خودش دور میزند و دمش را تعقیب میکند. بهنظر شما این اصطلاح چه معنای استعاری را منتقل میکند؟
این اصطلاح، استعاره از انجام کارهای بیهوده و بینتیجه است. در واقع برای اشاره به کارهای بینتیجه و تلاش بیهوده برای آن، از این اصطلاح استفاده میکنند. در ادامه معانی و کاربردهای آن را بخوانید. در قسمت مثالها میتوانید یاد بگیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- سگدو زدن
- آب در هاون کوبیدن
- کار بیهوده انجام دادن
- بیهوده و بینتیجه تلاش کردن
- زمان و انرژی زیادی را صرف انجام کاری کردن اما به هیچچیز نرسیدن
- اقدامی که بیاثر باشد و منجر به پیشرفت نشود.
مثال
It feels great to be making some progress on this project at last, and not just chasing my own tail.
این احساس بسیار خوبی است که بالاخره در این پروژه پیشرفت میکنم و بیهوده تلاش نمیکنم.
Come on, Bill, go to sleep. You're just chasing your tail at this point, but you might have a breakthrough with the research if you take a break from it.
بیا، بیل، برو بخواب. شما در این مرحله فقط بیهوده تلاش میکنید؛ اما اگر کمی از آن فاصله بگیرید، ممکن است به موفقیتی در تحقیقات دست پیدا کنید.
I'm trying not to chase my tail on this project, but so many components of it are just not working out.
من سعی میکنم در این پروژه بیهوده تلاش نکنم؛ اما بسیاری از اجزای آن کار نمیکنند.
In my first month at college I was continually chasing my own tail and being late for everything.
در اولین ماه تحصیلم در کالج، مدام سرم بیهوده شلوغ بود و برای همهچیز دیر میرسیم.