در این بخش شما را با معنی child’s play آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح child’s play به معنی بازی کودکانه یا بچهبازی است؛ یعنی کاری که انجام دادن آن بسیار ساده باشد. در ادامه کاربردهای مختلف این اصطلاح را در قالب جمله ببینید.
معانی و کاربرد
- یک عبارت غیررسمی بهمعنای کاری که انجام آن آسان است.
- موضوع بیاهمیت
- کار بسیار آسان
مثال
If you practice enough, driving will eventually become child’s play.
اگر به اندازهی کافی تمرین کنید، رانندگی در نهایت به کاری بسیار آسان تبدیل خواهد شد.
The hike that we did this weekend was child’s play. I am looking forward to something a bit more challenging.
پیادهروی که این آخر هفته انجام دادیم بچهبازی بود. من مشتاقانه منتظر چیزی کمی چالشبرانگیزتر هستم.
Figuring out the password to his account was child’s play.
پیدا کردن رمز عبور حساب کاربری او بسیار ساده بود.
I do not know why you are all complaining about the exam. I thought it was child’s play.
نمیدانم چرا همه از امتحان شاکی هستید. فکر میکردم بچهبازی بود.
An intricate equation like this is child’s play for someone with my superior intellect. I will show you how to solve it.
معادلهی پیچیدهای مانند این برای کسی با عقل برتر من بسیار ساده است. من به شما نشان میدهم که چگونه آن را حل کنید.