در این بخش شما را با معنی cold comfort آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح cold comfort یعنی آرامش و راحتی کافی نداشتن در یک موقعیت. این اصطلاح معانی و کاربردهای متفاوتی دارد که در ادامه میتوانید بخوانید. حتما قسمت مثالها را بررسی کنید چون فقط با کمک مثال است که میتوانید معنای دقیق اصطلاح و نحوهی استفاده از آن را یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- سهولت، همدردی یا تشویق ناکافی
- تسلی جزئی
- هیچ آرامش یا تسلی وجود نداشتن
- هیچ راحتی وجود نداشتن زیرا وضعیت بسیار مشکلساز یا غیردوستانه است.
- چیزی که وضعیت را کمی بهبود میبخشد اما نه خیلی
- تسکین جزیی
- دلخوشکُنک
مثال
A small increment after two years is cold comfort.
یک افزایش کوچک بعد از دو سال دلخوشکنک است.
After several days of scorching heat, light rain is cold comfort.
پس از چندین روز گرمای سوزان، باران خفیف یک تسکین جزیی است.
The advisory engineer said only the front body of the truck is smashed and not its engine, but I think that will be cold comfort to her.
مهندس مشاور گفت فقط بدنهی جلوی کامیون شکسته است و نه موتور آن، اما فکر میکنم این فقط یک تسکین جزیی برای اوست.
It is cold comfort to be told that the scientist will discover a medicine to cure the deadly virus.
تسکیندهنده است که گفته شود دانشمندان دارویی برای درمان ویروس کشنده کشف خواهند کرد.
I know that several others are worse off than us, but that’s no cold comfort.
من میدانم که وضعیت چند نفر دیگر از ما بدتر است، اما این همدردی کافی نیست.