در این بخش شما را با معنی cold turkey آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح cold turkey به معنای ناگهانی و غیرمنتظره است. این اصطلاح را معمولا با فعل go به کار میبرند. در ادامه کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها میتوانید نحوهی استفاده از این اصطلاح را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- به شکلی غیرمنتظره و ناگهانی
- یک عادت (بهویژه عادت بد) را به طور ناگهانی متوقف کردن
- یک عادت را بدون کاهش آن متوقف کردن
- بهطور ناگهانی و کامل کنار کشیدن
- پایان ناگهانی مصرف دارو یا موادی که فرد به آن معتاد است.
مثال
He had been trying to quit smoking for a year but couldn’t, so he decided to go cold turkey.
او یک سال بود که سعی داشت سیگار را ترک کند، اما نتوانست، بنابراین تصمیم گرفت ناگهانی این کار را انجام دهد.
When drug addicts go cold turkey they experience a period of extreme suffering.
هنگامی که معتادان به مواد مخدر ناگهان آن را ترک میکنند، دورهای از رنج شدید را تجربه میکنند.
If you are unable to control your habit, consider going cold turkey.
اگر نمیتوانید عادت خود را کنترل کنید، به فکر ترک ناگهانی آن باشید.
To cure his addiction to video games, he decided to go cold turkey and gave his entire collection away.
برای درمان اعتیادش به بازیهای ویدیویی، تصمیم گرفت ناگهانی عمل کند و کل مجموعهاش را بخشید.
The experts quit cold turkey, leaving the part timers to finish the job.
کارشناسان ناگهانی کار را ترک کردند و آن را به نیروهای نیمهوقت واگذار کردند.
He had been addicted to dating apps lately, so he decided to go cold turkey and deleted all of them.
او اخیراً به برنامههای دوستیابی معتاد شده بود؛ بنابراین تصمیم گرفت عادتش را ترک کند و همهی آنها را حذف کرد.
If all other attempts at quitting fail, you should go cold turkey.
اگر تمام تلاشهای دیگر برای ترک سیگار با شکست مواجه شد، باید ناگهانی و بهطور کامل این کار را انجام دهید.