معنی comb through چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی comb through و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی comb through

در این بخش شما را با معنی comb through آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح comb through یعنی چیزی را با دقت نگاه کنید و برانداز کنید. در ادامه کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثال‌ها می‌توانید نحوه‌ی استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.

معانی و کاربرد

  • با دقت به چیزی نگاه کردن
  • بررسی کامل چیزی یا کسی
  • برای چیزی جست‌وجو کردن یا به‌دنبال چیزی بودن
  • بررسی مناسب
  • بررسی دقیق چیزی، کسی یا موردی با هدف یافتن

مثال

The police combed through their house after the income tax authorities left the building.

پس از خروج مقامات مالیاتی از ساختمان، پلیس خانه‌ی آن‌ها را به‌دقت بررسی کرد.

I am combing through my purse to find the keys.

دارم کیفم را با دقت می‌گردم تا کلیدها را پیدا کنم.

She combed through his belongings to check if he indeed had the papers.

او وسایلش را بررسی کرد تا ببیند که آیا او واقعاً اوراق را دارد یا خیر.

I have not found a good reason to comb through her wardrobe, but I will only wait until she purchases one more dress.

دلیل خوبی برای گشتن کمد لباس او پیدا نکردم، اما فقط تا زمانی که او یک لباس دیگر بخرد صبر می‌کنم.

Her scalp was combed through by the dermatologist to find any signs of dandruff after the expensive treatment was completed.

پس از اتمام درمان گران‌قیمت، پوست سر او توسط متخصص پوست به‌دقت بررسی شد تا نشانه‌ای از شوره‌ی سر پیدا شود.

You cannot possibly be serious about combing through this mess to find your lost ring!

شما نمی‌توانید در مورد این‌که حلقه‌ی گم‌شده‌ی خود را در این آشفته‌بازار پیدا کنید، جدی باشید!

My mother likes to comb through the living room after the maid has finished cleaning there.

مادرم دوست دارد بعد از اینکه خدمتکار نظافت آنجا را تمام کرد، اتاق نشیمن را با دقت بررسی کند.

I have combed through my daughter’s bag to find the book but have not been able to find it.

من کیف دخترم را برای یافتن کتاب حسابی گشتم اما نتوانستم آن را پیدا کنم.

While trying to detect problems, the researchers had to comb through the data files.

در حین تلاش برای شناسایی مشکلات، محققان مجبور شدند فایل‌های داده را دقیق بررسی کنند.

Before passing judgment, they had to comb through the evidence files.

قبل از قضاوت، آن‌ها باید پرونده‌های شواهد را به‌دقت بررسی می‌کردند.

Astronomers combing through space have discovered a mammoth black hole.

اخترشناسان در حال جست‌وجو در فضا یک سیاه‌چاله‌ی ماموت را کشف کردند.

After our house help has finished cleaning the house, my mother likes to comb through.

بعد از اینکه خدمتکار ما تمیز کردن خانه را تمام می‌کند، مادرم دوست دارد آن را دقیق بررسی کند.

He had to comb through the document before giving an okay.

قبل از اینکه تایید کند، باید سند را به‌دقت بررسی می‌کرد.