معنی come full circle چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی come full circle و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی come full circle

در این بخش شما را با معنی come full circle آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

این اصطلاح به‌ معنی کامل کردن یک دوره یا برگشتن به جایی است که از آنجا شروع کرده‌اید. در ادامه کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید.

معانی و کاربرد

  • تکمیل یک چرخه
  • پس از یک دوره‌ی طولانی تغییرات، به نقطه‌ی شروع بازگشتن
  • بازگشت به موقعیت یا تصمیم قبلی
  • بازگشت به موقعیت یا وضعیت گذشته، عمدتاً به شکلی که تصور می‌شد اجتناب‌ناپذیر است.
  • رسیدن به وضعیت اصلی

مثال

I was wearing such a dress some 40 years ago. Fashion’s wheel has come full circle.

من حدود ۴۰ سال پیش چنین لباسی می‌پوشیدم. چرخه‌ی مد به جای اولش برگشته است.

If you look at this product properly, you will be convinced that it has come full circle in its design.

اگر به‌درستی به این محصول نگاه کنید، متقاعد خواهید شد که در طراحی خود دوباره به جای اول برگشته‌اید.

Even though the family had sold the house ages ago, life has come full circle seeing that it is one of their grandchildren that lives there.

با وجود اینکه خانواده از قدیم‌الایام خانه را فروخته بودند، همه‌چیز به‌ جای اول برگشته زیرا یکی از نوه‌های آن‌ها است که در آن‌جا زندگی می‌کند.

In college, I worked in the kitchen, and after I came full circle, I’m now the lead chef in my restaurant.

در کالج در آشپزخانه کار می‌کردم و بعد از یک دور کسب تجربه کردن اکنون سرآشپز رستورانم هستم.

After changing a couple of jobs in the last three years, Jane has come full circle in her first company job.

جین پس از تغییر چند شغل در سه سال گذشته، دوباره به اولین شغل شرکتی خود برگشت.