در این بخش شما را با معنی crack the whip آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح crack the whip یعنی با کمک زور و قدرت کسی را وادار کنید که سختتر کار کند. در ادامه معانی دیگر این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- با اعمال قدرت یا اقتدار شخصی را وادار به کار سختتر کنید.
- فرد را برای انجام کاری یا مطیع بودن تحت فشار قرار دهید.
- بهشدت کسی (معمولاً کارکنان) را برای انجام کارهای بیشتر تحت فشار قرار دهید.
- از کسی بخواهید که سختتر، سریعتر یا کارآمدتر کار کند.
مثال
We’d better get some work done, or he’ll crack the whip when he gets back from his tea break.
بهتر است کمی کار انجام دهیم؛ وگرنه وقتی از استراحت برگردد، وادارمان میکند سختتر کار کنیم.
Mark looked out of his office window and saw all the office staff lounging around, drinking coffee without a care in the world. Time to crack the whip, he thought.
مارک از پنجرهی دفترش به بیرون نگاه کرد و همهی کارکنان دفتر را دید که در حال استراحت هستند و بدون اهمیت دادن به اوضاع قهوه مینوشند. او فکر کرد که زمان وادار کردن آنها به کار است.
The company is three months behind with the orders, so the boss has started to crack the whip.
شرکت سه ماه از سفارشات عقب افتاده است؛ بنابراین رئیس وادار کردن نیروها به کار بیشتر را شروع کرده است.
My fingers are so sore from all the sewing today. The supervisor was really cracking the whip because we’ve missed the delivery date for this order of coats.
امروز انگشتانم از این همه خیاطی خیلی درد میکند. ناظر واقعاً وادارمان میکرد بیشتر کار کنیم، زیرا ما تاریخ تحویل سفارش کت را از دست دادهایم.
The new officer is cracking the whip against significant rule violations.
افسر جدید در حال اعمال قدرت برای مقابله با نقض قابلتوجه قوانین است.