در این بخش شما را با معنی cutting edge آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح cutting edge برای اشاره به پیشرفتهای فناوری استفاده میشود و به معنی بهترین، جدیدترین و بهروزترین بودن است. در ادامه، کاربردهای این اصطلاح و نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله بخوانید.
معانی و کاربرد
- یکی از جدیدترین و بهترینها بودن (اغلب برای پیشرفتهای تکنولوژیکی استفاده میشود)
- بهتر از رقبای خود بودن
- پیشرو، پیشگام
مثال
The company has introduced cutting edge technology which will handle all client servicing issues.
این شرکت فناوری پیشرفتهای را معرفی کرده است که تمام مشکلات مربوط به خدمات مشتری را برطرف میکند.
I do not have the cutting edge technology that is required to break this market, yet.
من هنوز فناوری پیشرفتهای را که برای شکستن این بازار لازم است در اختیار ندارم.
These artists are at the cutting edge of their art and hence the paintings on this side of the exhibit are costlier than the rest.
این هنرمندان در هنر خود پیشروترین هستند و از این رو نقاشیهای این سمت از نمایشگاه گرانتر از بقیه هستند.
Through the use of cutting edge technology, now we can print organs using 3D printers that can cater to every person requiring an organ transplant.
اکنون میتوانیم اعضای بدن را با استفاده از فناوری پیشرفتهی چاپگرهای سهبعدی چاپ کنیم که میتواند برای هر فرد نیازمند به پیوند عضو مفید باشد.
The company has always maintained that it wants to stay ahead of competition through the use of cutting edge.
این شرکت همیشه گفته است که میخواهد از طریق استفاده از فناوریهای پیشرفته از رقبا جلوتر بماند.
What would some of these illiterate people understand of cutting edge technology?
برخی از این افراد بیسواد از فناوری پیشرفته چه میفهمند؟