در لکچر انگلیسی درباره خرافات قصد داریم به بعضی از عجیب و غریبترین خرافههای دنیا اشاره کنیم. خرافاتی که در معدود مواردی میتوانند مفید هم باشند اما بیشتر آنها احتمالا برگرفته از توهمهای ذهنی گذشتگان است که امروزه دیگر کمتر فاقد اعتبارند. همراه باشید تا در لکچر انگلیسی در مورد خرافات به ۱۵ خرافه معروف دنیا بپردازیم. در بخش لکچر انگلیسی هم میتوانید نحوه نوشتن لکچر را یاد بگیرید هم به مطالعه لکچرهای انگلیسی با موضوعات متنوع بپردازید.
Many superstitions stem from the same human trait that causes us to believe in monsters and ghosts: When our brains can't explain something, we make stuff up. In fact, a 2010 study found that superstitions can sometimes work, because believing in something can improve performance on a task.
بسیاری از خرافات از همان ویژگی انسانی ناشی میشوند که باعث میشود ما به هیولاها و ارواح اعتقاد داشته باشیم: وقتی مغز ما نمیتواند چیزی را توضیح دهد، چیزهایی را برای خود سر و هم میکنیم. در واقع، یک مطالعه در سال ۲۰۱۰ نشان داد که خرافات گاهی اوقات میتوانند کارساز باشند، زیرا اعتقاد به چیزی میتواند عملکرد را در یک کار بهبود بخشد.
Here, then, are 15 of the most common superstitions.
در لکچر انگلیسی درباره خرافات ۱۵ مورد از رایجترین خرافهها آورده شده است.
15. Finding a Horseshoe: Good Luck
۱۵. پیدا کردن نعل اسب: خوششانسی
In many cultures, a horseshoe is the luckiest of all symbols, especially if you find one with the open end pointing toward you.
در بسیاری از فرهنگها، نعل اسب یکی از نمادهای خوششانسی است؛ بهخصوص اگر نعل اسبی را پیدا کنید که انتهای آن به سمت شما باشد.
If you find one of these good-luck charms, pick it up with your right hand, spit on one end, make a wish and toss it over your left shoulder. Then leave it where it lands.Or place a horseshoe over the entrance to your home with the open ends up. This allows the horseshoe to fill with good luck for everyone living there.One superstitious belief says the number of nails left on an abandoned horseshoe reveal how many years of good luck are coming your way.
اگر یکی از این طلسمهای خوششانسی را پیدا کردید، آن را با دست راست خود بردارید، به یک طرف تف کنید، آرزو کنید و آن را روی شانه چپ خود بیندازید. سپس آن را در جایی که فرود میآید رها کنید. یا یک نعل اسب را به پشت روی ورودی خانه خود قرار دهید. این کار به نعل اسب اجازه میدهد تا خوششانسی نصیب همه افرادی که در آنجا زندگی میکنند شود. یک باور خرافی میگوید که تعداد میخهای باقی مانده روی یک نعل اسب رها شده نشان میدهد که چند سال خوششانسی پیش روی شما است.
14. Saying “God Bless You”: Good Luck
۱۴. گفتن «خداوند به شما برکت دهد»: شانس بیشتر
For some, it’s good manners, pure and simple; but blessing someone after he or she sneezes is actually a common superstition.
برای برخی موارد، این رفتار خوب، خالص و ساده است. اما برکت دادن به کسی بعد از عطسه در واقع یک خرافه رایج است.
In 6th century Europe, people congratulated anyone who sneezed; they believed the person was expelling evil spirits.
در اروپای قرن ششم، مردم به هر کسی که عطسه میکرد تبریک میگفتند. آنها معتقد بودند که این شخص در حال بیرون راندن ارواح شیطانی است.
Early Romans believed that a strong sneeze could release your soul into the world and a “bless you” would keep it safely at home.
رومیان اولیه بر این باور بودند که یک عطسه قوی میتواند روح شما را به سوی دنیا آزاد کند و یک جمله «برکت بده (عافیت باشه)» آن را به سلامت در خانه نگه میدارد.
When the Black Plague hit Europe in 1665, the pope required everyone to be blessed when they sneezed. He believed that a sneeze was a sign the person would likely die soon.
هنگامی که طاعون سیاه در سال ۱۶۶۵ به اروپا رسید، پاپ از همه خواست که هنگام عطسه خدا برکت بده بگویند. او معتقد بود که عطسه نشانهای از این است که فرد احتمالا به زودی خواهد مرد.
13. Beginner's luck
۱۳. شانس مبتدی
Usually grumbled by an expert who just lost a game to a novice, "beginner's luck" is the idea that newbies are unusually likely to win when they try out a sport, game or activity for the first time.
این جمله معمولا توسط متخصصی که به تازگی یک بازی را به یک تازه کار باخته است، زمزمه میشود، «شانس مبتدی» این ایده را بیان میکند که افراد تازه کار وقتی برای اولین بار یک ورزش، بازی یا فعالیتی را امتحان میکنند، به طور غیرعادی برنده میشوند.
Beginners might come out ahead in some cases because the novice is less stressed out about winning. Too much anxiety, after all, can hamper performance. Or it could just be a statistical fluke, especially in chance-based gambling games.
مبتدیها ممکن است در برخی موارد جلو بیفتند زیرا تازهکار استرس کمتری در مورد برنده شدن دارد. به هر حال، اضطراب بیشازحد میتواند عملکرد را مختل کند. یا فقط میتواند یک تصادف آماری باشد، بهخصوص در بازیهای قمار مبتنی بر شانس.
Or, like many superstitions, a belief in beginner's luck might arise because of confirmation bias. Confirmation bias is a psychological phenomenon in which people are more likely to remember events that fit their worldview. If you believe you're going to win because you're a beginner, you're more likely to remember all the times you were right — and forget the times you ended up in last place.
یا، مانند بسیاری از خرافات، اعتقاد به شانس مبتدی ممکن است به دلیل سوگیری تاییدی ایجاد شود. سوگیری تاییدی یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد به احتمال زیاد رویدادهایی را به یاد میآورند که مطابق با جهانبینی آنها باشد. اگر فکر میکنید به دلیل مبتدی بودن برنده میشوید، احتمالا تمام زمانهایی که حق با شما بوده است را به خاطر میآورید؛ و زمانهایی را که در آخرین مکان قرار گرفتهاید (باختهاید) را فراموش میکنید.
12. Find a penny, pick it up,,,
۱۲. سکه پیدا کردید، آن را بردارید…
And all day long, you'll have good luck. This little ditty may arise because finding money is lucky in and of itself. But it might also be a spin-off of another old rhyme, "See a pin, pick it up/ and all day long you'll have good luck/ See a pin, let it lay/ and your luck will pass away."
و در تمام طول روز، شانس با شما یار خواهد بود. این جمله کوچک ممکن است به وجود آمده باشد زیرا پیدا کردن پول به خودی خود، خوششانسی تلقی میشود. اما ممکن است این یک قافیه قدیمی دیگری از این جمله باشد، «یک سنجاق دیدی، آن را بردار/ و در تمام طول روز شانس با تو خواهد بود/ یک سنجاق دیدی، بگذار همان جا باشد/ و شانس شما از بین خواهد رفت.»
11. Don't walk under that ladder!
۱۱. زیر آن نردبان راه نرو!
Frankly, this superstition is pretty practical. Who wants to be responsible for stumbling and knocking a carpenter off his perch? But one theory holds that this superstition arises from a Christian belief in the Holy Trinity: Since a ladder leaning against a wall forms a triangle, "breaking" that triangle was blasphemous.
صادقانه بگویم، این خرافه بسیار کاربردی است. چه کسی میخواهد مسئول زمین خوردن و کوبیدن یک نجار از روی نردبانش باشد؟ اما یک نظریه میگوید که این خرافه از اعتقاد مسیحی به تثلیث مقدس نشات میگیرد: از آنجا که نردبانی که به دیوار تکیه داده، مثلثی را تشکیل میدهد، «شکستن» آن مثلث کفرآمیز بود.
Then again, another popular theory is that a fear of walking under a ladder has to do with its resemblance to a medieval gallows. We're sticking with the safety-first explanation for this one.
نظریه رایج دیگر این است که ترس از راه رفتن زیر نردبان به شباهت آن به چوبه دار قرون وسطا مربوط میشود. ما توضیح «اول ایمنی بعد کار» این خرافه را میپذیریم.
10. Black cats crossing your path
۱۰. گربههای سیاهی که از مسیر شما عبور میکنند
As companion animals for humans for thousands of years, cats play all sorts of mythological roles. In ancient Egypt, cats were revered; today, Americans collectively keep more than 81 million cats as pets.
گربهها به عنوان حیوانات همراه انسان برای هزاران سال، انواع و اقسام نقشهای اساطیری را ایفا میکنند. در مصر باستان، گربهها مورد احترام بودند. امروزه آمریکاییها مجموعا بیش از ۸۱ میلیون گربه را بهعنوان حیوان خانگی نگهداری میکنند.
So why keep a black cat out of your path? Most likely, this superstition arises from old beliefs in witches and their animal familiars, which were often said to take the form of domestic animals like cats.
پس چرا یک گربه سیاه را از سر راه خود دور نگه دارید؟ به احتمال زیاد، این خرافات از باورهای قدیمی در مورد جادوگران و شباهت حیوانی آنها ناشی میشود که اغلب گفته میشود به شکل حیوانات اهلی مانند گربه هستند.
9. A rabbit's foot will bring you luck
۹. پای خرگوش برای شما شانس میآورد
Talismans and amulets are a time-honored way of fending off evil; consider the crosses and garlic that are supposed to keep vampires at bay. Rabbit feet as talismans may hark back to early Celtic tribes in Britain. They may also arise from hoodoo, a form of African-American folk magic and superstition that blends Native American, European and African tradition.
طلسمها و جادوها روشی قدیمی برای دفع شیطان و بدی هستند. صلیبها و سیرهایی را در نظر بگیرید که قرار است خون آشامها را دور نگه دارند. پاهای خرگوش به عنوان طلسم ممکن است به قبایل اولیه سلتیک در بریتانیا برگردد. آنها همچنین ممکن است از هودو، نوعی جادو و خرافات عامیانه آفریقایی-آمریکایی که سنت بومیان آمریکا، اروپایی و آفریقایی را در هم میآمیزد، ناشی شوند.
8. Bad luck comes in threes
۸. بدشانسی سه تایی میآید
Remember confirmation bias? The belief that bad luck comes in threes is a classic example. A couple of things go wrong, and believers may start to look for the next bit of bad luck. A lost shoe might be forgotten one day, but seen as the third in a series of bad breaks the next.
سوگیری تاییدی را به خاطر دارید؟ این باور که بدشانسی سه تایی میآید یک مثال کلاسیک است. یکی دو چیز اشتباه پیش میرود و ممکن است معتقدان به دنبال بدشانسی بعدی باشند. یک کفش گمشده ممکن است یک روز فراموش شود، اما روز بعد به عنوان سومین مورد از سری بدشانسیها دیده میشود.
7. Careful with that mirror
۷. مراقب آن آینه باشید
According to folklore, breaking a mirror is a surefire way to doom yourself to seven years of bad luck. The superstition seems to arise from the belief that mirrors don't just reflect your image; they hold bits of your soul. That belief led people in the old days of the American South to cover mirrors in a house when someone died, lest their soul be trapped inside.
طبق افسانههای عامیانه، شکستن آینه راهی مطمئن برای محکوم کردن خود به هفت سال بدشانسی است. به نظر میرسد این خرافات از این باور ناشی میشود که آینهها فقط تصویر شما را منعکس نمیکنند. آنها تکههایی از روح شما را نگه میدارند این باور مردم را در روزهای قدیم جنوب آمریکا واداشت تا زمانی که شخصی میمیرد، آینههای خانه را بپوشانند تا مبادا روحشان در داخل آن آینهها به دام بیفتد.
Like the number three, the number seven is often associated with luck. Seven years is a long time to be unlucky, which may be why people have come up with counter-measures to free themselves after breaking a mirror. These include touching a piece of the broken mirror to a tombstone or grinding the mirror shards into powder.
مانند عدد سه، عدد هفت نیز اغلب با شانس همراه است. هفت سال زمان زیادی برای بدشانس بودن است، به همین دلیل است که مردم پس از شکستن آینه، اقدامات متقابلی را برای رهایی خود در نظر گرفتهاند. این اقدامات شامل چسباندن تکهای از آینه شکسته به سنگ قبر یا خرد کردن تکههای آینه به پودر است.
6. number 666
۶. عدد ۶۶۶
Three sixes in a row give some people the chills. It's a superstition that harks back to the Bible. In the Book of Revelation, 666 is given as the number of the "beast," and is often interpreted as the mark of Satan and a sign of the end times.
سه شش پشت سر هم در تن بعضیها لرزه میاندازد. این یک خرافه است که به کتاب مقدس برمیگردد. در کتاب مکاشفه، ۶۶۶ به عنوان شماره «هیولا» ذکر شده است، و اغلب به عنوان علامت شیطان و نشانهای از آخرالزمان تعبیر میشود.
According to State University of New York at Buffalo anthropologist Philips Stevens, the writer of Revelation was writing to persecuted Christians in code, so the numbers and names in the book are contemporary references. Three sixes in a row is probably the numeric equivalent of the Hebrew letters for the first-century Roman Emperor Nero.
به گفته فیلیپس استیونز، انسانشناس دانشگاه ایالتی نیویورک در بوفالو، نویسنده مکاشفه به صورت رمزی برای مسیحیان تحت آزار و شکنجه نامه مینوشت، بنابراین اعداد و نامهای موجود در کتاب مراجع معاصر هستند. سه شش در یک ردیف احتمالا معادل عددی حروف عبری برای نرون امپراتور روم در قرن اول است.
5. Knock on wood
۵. ضربه زدن به چوب (بزن به تخته)
This phrase is almost like a verbal talisman, designed to ward off bad luck after tempting fate: "Breaking that mirror didn't bring me any trouble, knock on wood."
این عبارت تقریبا شبیه یک طلسم کلامی است که برای دفع بدشانسی پس از سرنوشتی وسوسهانگیز طراحی شده است: «شکستن آن آینه برای من دردسری ایجاد نکرد، به چوب ضربه بزن.»
The fixation on wood may come from old myths about good spirits in trees or from an association with the Christian cross. Similar phrases abound in multiple languages, suggesting that the desire not to upset a spiteful universe is very common.
تعلق خاطر نسبت به چوب ممکن است برگرفته از افسانههای قدیمی در مورد ارواح خوب در درختان یا از ارتباط با صلیب مسیحیت باشد. عبارات مشابه در چندین زبان به وفور یافت میشود که نشان میدهد تمایل به ناراحت نکردن جهان کینهتوز، بسیار رایج است.
4. Make a wish on a wishbone
۴. با استخوان جناغ آرزو کنید
The tradition of turkey bone tug-of-war goes back a long way. Legend has it that first-century Romans used to fight over dried wishbones — which they believed were good luck — and would accidentally break them, ushering in the idea that whoever has the largest bit of bone gets their wish. Bird bones have also been used in divination throughout history, with a supposed soothsayer throwing the bones and reading their patterns to predict the future.
سنت جناغ شکستن به گذشتههای دور برمیگردد. افسانهها حاکی از آن است که رومیهای قرن اول بر سر استخوانهای خشک شده مبارزه میکردند - که معتقد بودند خوششانسی است- و به طور تصادفی آنها را میشکنند و این ایده را به وجود میآورند که هرکس بزرگترین تکه استخوان را داشته باشد به آرزویش میرسد. استخوانهای پرندگان نیز در طول تاریخ در پیشگویی مورد استفاده قرار گرفتهاند، بهطوریکه یک پیشگوی فرضی استخوانها را پرتاب میکند و الگوهای آنها را میخواند تا آینده را پیشبینی کند.
3. Cross your fingers
۳. انگشتان خود را روی هم قرار دهید
Those wishing for luck will often cross one finger over another, a gesture that's said to date back to early Christianity. The story goes that two people used to cross index fingers when making a wish, a symbol of support from a friend to the person making the wish. (Anything associated with the shape of the Christian cross was thought to be good luck.) The tradition gradually became something people could do on their own; these days, just saying "fingers crossed" is enough to get the message, well, across.
کسانی که آرزوی خوشبختی دارند اغلب انگشت خود را روی انگشت دیگر میگذارند، ژستی که گفته میشود قدمت آن به اوایل مسیحیت بازمیگردد. داستان از این قرار است که دو نفر هنگام آرزو کردن، انگشت اشاره را مانند علامت ضربدر روی هم میکشیدند که نمادی از حمایت یک دوست از فرد آرزوکننده بود. (هر چیزی که با شکل صلیب مسیحی مرتبط بود تصور میشد خوششانسی باشد.) این سنت به تدریج تبدیل به کاری شد که مردم میتوانستند به تنهایی انجام دهند. این روزها، فقط گفتن «انگشتهای ضربدری» برای رساندن پیام کافی است.
2. No umbrellas inside
۲. بدون چتر داخل شوید
… And not just because you'll poke someone's eye out. Opening an umbrella indoors is supposed to bring bad luck, though the origins of this belief are murky. Legends abound, from a story of an ancient Roman woman who happened to have opened her umbrella moments before her house collapsed, to the tale of a British prince who accepted two umbrellas from a visiting king and died within months. Like the "don't walk under a ladder" superstition, this seems to be a case of a myth arising to keep people from doing something that is slightly dangerous in the first place.
... و نه فقط به این دلیل که چشم کسی را از کاسه بیرون خواهید آورد. گمان میشد که باز کردن چتر در داخل خانه بدشانسی به همراه داشته باشد، اگرچه منشا این باور مبهم است. افسانهها فراوان است، از داستان یک زن رومی باستان که اتفاقا لحظاتی قبل از فروریختن خانهاش چترش را باز کرد، تا داستان شاهزاده بریتانیایی که دو چتر را از یک پادشاه مهمان پذیرفت و در عرض چند ماه مرد. مانند خرافات «زیر نردبان راه نرو»، به نظر میرسد این مورد افسانهای است که برای جلوگیری از انجام کاری که در وهله اول کمی خطرناک است، به وجود آمده است.
1. Friday the 13th
۱. جمعه سیزدهم
If you're not scared of Friday the 13th, you should be scared of the word used to describe those who are: friggatriskaidekaphobics. (An alternative, though just as tongue-twisty, word for the fear is "paraskevidekatriaphobia.")
اگر از جمعه سیزدهم نمیترسید، باید از کلمهای که برای توصیف کسانی که friggatriskaidekaphobics هستند بترسید. ( کلمه جایگزین، اگرچه دشوار و تلفظ آن سخت است، کلمه «پاراسکویدکاتری هراسی» است.)
For a superstition, the fear of Friday the 13th seems fairly new, dating back to the late 1800s. Friday has long been considered an unlucky day (according to Christian tradition, Jesus died on a Friday), and 13 has a long history as an unlucky number.
برای اینکه یک خرافات باشد، ترس از جمعه سیزدهم نسبتا جدید به نظر میرسد و به اواخر دهه ۱۸۰۰ برمیگردد. جمعه از دیرباز به عنوان روز بدشانسی در نظر گرفته شده است (طبق سنت مسیحی، عیسی در روز جمعه درگذشت) و ۱۳ به عنوان یک عدد بد یمن، تاریخی طولانی دارد.
According to the Stress Management Center and Phobia Institute in North Carolina, about 17 million people fear Friday the 13th. Many may fall prey to the human mind's desire to associate thoughts and symbols with events.
بر اساس گفتههای مرکز مدیریت استرس و موسسه فوبیا در کارولینای شمالی، حدود ۱۷ میلیون نفر از جمعه سیزدهم میترسند. بسیاری ممکن است در طعمه تمایل ذهن انسان برای مرتبط ساختن افکار و نمادها با رویدادها افتاده باشند.
"If anything bad happens to you on Friday the 13th, the two will be forever associated in your mind," said Thomas Gilovich, a psychologist at Cornell University. "All those uneventful days in which the 13th fell on a Friday will be ignored."
توماس گیلوویچ، روانشناس دانشگاه کرنل میگوید: «اگر روز جمعه سیزدهم برای شما اتفاق بدی بیفتد، این دو برای همیشه در ذهن شما تداعی خواهند شد. همه آن روزهای بیحادثهای که در آن روز جمعه سیزدهم وجود داشت، نادیده گرفته خواهند شد.»
اپلیکیشن زبانشناس
آموزش زبان انگلیسی از طریق اپلیکیشن زبانشناس یادگیری را برای شما آسانتر از همیشه میکند. با اپلیکیشن زبانشناس از روشهای مختلفی و با توجه سلیقه خود میتوانید زبان را یاد بگیرید. میتوانید با فیلم، موسیقی و پادکست یاد بگیرید یا با دورههای آموزشی که در سطوح مختلف درون اپلیکیشن قرار گرفته است. همهی این موارد و بسیاری از امکانات دیگر مانند واژگان ضروری و جعبهی لایتنر را با نصب اپلیکیشن زبانشناس در موبایل خود داشته باشید.
سخن پایانی
خوشبختانه امروزه مردم آگاهتر از گذشته هستند و کمتر به خرافات اهمیت میدهند. با ادامه این روند انسانها کمتر دچار ترسهای بیپایه و اساسی میشوند که ممکن است آنها از انجام کاری که به نفعشان است، منع کند. راستی به نظر شما عجیبترین خرافهای که شنیدید کدام است؟ در بخش کامنتها برای ما بنویسید.