لکچر انگلیسی درباره ترس با ترجمه فارسی

در این بخش به بیان لکچر انگلیسی درباره ترس با ترجمه فارسی آن می‌پردازیم.

لکچر انگلیسی درباره ترس با ترجمه فارسی.jpg

ترس یکی از احساسات مهم و حیاتی انسان‌ها است؛ البته نه هر ترسی. در لکچر انگلیسی درباره ترس می‌خواهیم به هراس و فوبیا بپردازیم، دلیل ایجاد آن‌ها را بدانیم و نحوه رهایی از ترس‌های شدید و فوبیا را یاد بگیریم. حتما تا انتهای لکچر انگلیسی درمورد ترس همراه زبانشناس باشید چرا که قرار است تاثیر مثبتی در زندگی‌تان داشته باشد. در بخش لکچر انگلیسی آموزش لکچر نویسی را یاد بگیرید و همینطور به مطالعه لکچرهای انگلیسی با عنوان‌های متنوع بپردازید.

Fears and Phobias

ترس‌ها و فوبیاها

The roller coaster hesitates for a split second at the peak of its steep track after a long, slow climb. You know what's about to happen — and there's no way to avoid it now. It's time to hang onto the handrail, palms sweating, heart racing, and brace yourself for the wild ride down.

ترن هوایی پس از یک صعود طولانی و آهسته برای کسری از ثانیه در اوج مسیر شیب‌دار خود تعلل می‌کند. شما می‌دانید که قرار است چه اتفاقی بیفتد - و اکنون هم راهی برای اجتناب از آن وجود ندارد. وقت آن است که به نرده آویزان شوید، کف دست‌ها عرق کرده، قلبتان تند می‌زند و شما خودتان را برای یک سواری هیجان‌انگیز آماده می‌کنید.

What Is Fear?

ترس چیست؟

Fear is one of the most basic human emotions. It is programmed into the nervous system and works like an instinct. From the time we're infants, we are equipped with the survival instincts necessary to respond with fear when we sense danger or feel unsafe.

ترس یکی از اساسی‌ترین احساسات انسان است. ترس در سیستم عصبی برنامه‌ریزی شده و مانند یک غریزه عمل می‌کند. از زمانی که نوزاد هستیم، به غرایز بقای ضروری برای پاسخ با ترس در هنگام احساس خطر یا احساس ناامنی، مجهز شده‌ایم.

Fear helps protect us. It makes us alert to danger and prepares us to deal with it. Feeling afraid is very natural — and helpful — in some situations. Fear can be like a warning, a signal that cautions us to be careful.

ترس به محافظت از ما کمک می‌کند، ما را نسبت به خطر هوشیار کرده و برای مقابله با آن آماده می‌کند. احساس ترس در برخی شرایط بسیار طبیعی و مفید است. ترس می‌تواند مانند یک هشدار باشد، سیگنالی که به ما هشدار می‌دهد مراقب باشیم.

Like all emotions, fear can be mild, medium, or intense, depending on the situation and the person. A feeling of fear can be brief or it can last longer.

مانند همه احساسات، ترس نیز وابسته به موقعیت و شخص می‌تواند خفیف، متوسط ​​یا شدید باشد. احساس ترس می‌تواند کوتاه باشد یا دوام طولانی‌تری داشته باشد.

How Fear Works

ترس چگونه عمل می‌کند

When we sense danger, the brain reacts instantly, sending signals that activate the nervous system. This causes physical responses, such as a faster heartbeat, rapid breathing, and an increase in blood pressure. Blood pumps to muscle groups to prepare the body for physical action (such as running or fighting). Skin sweats to keep the body cool. Some people might notice sensations in the stomach, head, chest, legs, or hands. These physical sensations of fear can be mild or strong.

وقتی خطر را احساس می‌کنیم، مغز در لحظه واکنش نشان می‌دهد و سیگنال‌هایی را ارسال می‌کند که سیستم عصبی را فعال می‌کنند. این امر باعث واکنش‌های فیزیکی مانند ضربان قلب سریع‌تر، تنفس تند و افزایش فشار خون می‌شود. خون به گروه‌های عضلانی پمپاژ می‌شود تا بدن را برای فعالیت فیزیکی (مانند دویدن یا مبارزه) آماده کند. پوست برای خنک نگه داشتن بدن عرق می‌کند. برخی از افراد ممکن است متوجه احساساتی در معده، سر، قفسه سینه، پاها یا دست‌ها شوند. این احساسات فیزیکی ترس می‌تواند خفیف یا قوی باشد.

This response is known as "fight or flight" because that is exactly what the body is preparing itself to do: fight off the danger or run fast to get away. The body stays in this state of fight–flight until the brain receives an "all clear" message and turns off the response.

این پاسخ به عنوان «مبارزه یا گریز» شناخته می‌شود زیرا دقیقا همان چیزی است که بدن خود را برای انجام آن آماده می‌کند: مبارزه با خطر یا دویدن سریع برای فرار. بدن در حالت جنگ-فرار باقی می‌ماند تا زمانی که مغز پیام «چراغ سبز» را دریافت کرده و پاسخ ترس را خاموش کند.

Sometimes fear is triggered by something that is startling or unexpected (like a loud noise), even if it's not actually dangerous. That's because the fear reaction is activated instantly — a few seconds faster than the thinking part of the brain can process or evaluate what's happening. As soon as the brain gets enough information to realize there's no danger ("Oh, it's just a balloon bursting — whew!"), it turns off the fear reaction. All this can happen in seconds.

گاهی اوقات ترس توسط چیزی مبهوت‌کننده یا غیرمنتظره هم (مانند صدای بلند) ایجاد می‌شود؛ حتی اگر واقعا خطرناک نباشد. این موضوع به این دلیل است که واکنش ترس فورا فعال می‌شود - چند ثانیه سریع‌تر از آن که بخش متفکر مغز بتواند آنچه را که در حال رخ دادن است پردازش یا ارزیابی کند. به محض این که مغز اطلاعات کافی به دست آورد تا متوجه شود هیچ خطری وجود ندارد («اوه، فقط یک بادکنک ترکیده است - آخیش!»)، واکنش ترس را خاموش می‌کند. همه این‌ پردازش‌ها می‌تواند در چند ثانیه اتفاق بیفتد.

Fears People Have

ترس‌هایی که مردم دارند

Fear is the word we use to describe our emotional reaction to something that seems dangerous. But the word "fear" is used in another way, too: to name something a person often feels afraid of.

ترس کلمه‌ای است که برای توصیف واکنش عاطفی خود به چیزی که خطرناک به نظر می‌رسد استفاده می‌کنیم. اما کلمه «ترس» به شکل دیگری هم به کار گرفته می‌شود: برای نام بردن چیزی که یک شخص اغلب از آن احساسی هراسان دارد.

People fear things or situations that make them feel unsafe or unsure. For instance, someone who isn't a strong swimmer might have a fear of deep water. In this case, the fear is helpful because it cautions the person to stay safe. Someone could overcome this fear by learning how to swim safely.

مردم از چیزها یا موقعیت‌هایی می‌ترسند که باعث می‌شود احساس ناامنی یا عدم اطمینان کنند. به عنوان مثال، کسی که شناگر ماهری نیست ممکن است از آب عمیق ترس داشته باشد. در این مورد، ترس مفید است زیرا به فرد هشدار می‌دهد تا ایمن بماند. شخص می‌تواند با یادگیری شنا به صورت ایمن، بر این ترس غلبه کند.

A fear can be healthy if it cautions a person to stay safe around something that could be dangerous. But sometimes a fear is unnecessary and causes more caution than the situation calls for.

اگر ترس به فرد هشدار دهد تا در برابر چیزی که می‌تواند خطرناک باشد، ایمن بماند، می‌تواند ترس سالمی باشد. اما گاهی اوقات ترس غیرضروری است و بیش از آن چیزی که شرایط می‌طلبد باعث احتیاط می‌شود.

Many people have a fear of public speaking. Whether it's giving a report in class, speaking at an assembly, or reciting lines in the school play, speaking in front of others is one of the most common fears people have.

بسیاری از مردم ترس از سخنرانی در جمع دارند. خواه ارائه گزارش در کلاس، سخنرانی در یک مجلس، یا خواندن ردیف‌هایی در نمایشنامه مدرسه؛ صحبت کردن در مقابل دیگران یکی از رایج‌ترین ترس‌های مردم است.

People tend to avoid the situations or things they fear. But this doesn't help them overcome fear — in fact, it can be the reverse. Avoiding something scary reinforces a fear and keeps it strong.

افراد تمایل دارند از موقعیت‌ها یا چیزهایی که از آن‌ها می‌ترسند اجتناب کنند. اما این امر به آن‌ها کمک نمی‌کند تا بر آن ترس غلبه کنند - در واقع، می‌تواند به صورت معکوس باشد. اجتناب از چیزی ترسناک، ترس را تقویت کرده و آن را قدرتمند نگه می‌دارد.

People can overcome unnecessary fears by giving themselves the chance to learn about and gradually get used to the thing or situation they're afraid of. For example, people who fly despite a fear of flying can become used to unfamiliar sensations like takeoff or turbulence. They learn what to expect and have a chance to watch what others do to relax and enjoy the flight. Gradually (and safely) facing fear helps someone overcome it.

افراد می‌توانند با دادن فرصتی به خود برای یادگیری و عادت کردن تدریجی به یک چیز یا موقعیتی که از آن می‌ترسند، بر ترس‌های غیرضروری غلبه کنند. به عنوان مثال، افرادی که با وجود ترس از پرواز، پرواز می‌کنند، ممکن است به احساسات ناآشنا مانند برخاستن (اوج گرفتن) یا جو متلاطم عادت کنند. آن‌ها یاد می‌گیرند در پرواز خود انتظار چه چیزی را داشته باشند و این فرصت را دارند تا ببینند دیگران برای آرامش و لذت بردن از پرواز چه می‌کنند. مواجهه تدریجی (و ایمن) با ترس به فرد کمک می‌کند تا بر آن غلبه کند.

Fears During Childhood

ترس در دوران کودکی

Certain fears are normal during childhood. That's because fear can be a natural reaction to feeling unsure and vulnerable — and much of what children experience is new and unfamiliar.

مجموعه‌ای از ترس‌های خاص در دوران کودکی طبیعی است. این طبیعی بودن به این علت است که ترس می‌تواند واکنشی طبیعی به احساس عدم اطمینان و آسیب‌پذیری باشد – و از طرفی بسیاری از آنچه کودکان تجربه می‌کنند، جدید و ناآشنا است.

Young kids often have fears of the dark, being alone, strangers, and monsters or other scary imaginary creatures. School-aged kids might be afraid when it's stormy or at a first sleepover. As they grow and learn, with the support of adults, most kids are able to slowly conquer these fears and outgrow them.

بچه‌های خردسال اغلب از تاریکی، تنها بودن، غریبه‌ها و هیولاها یا دیگر موجودات خیالی ترسناک می‌ترسند. بچه‌های مدرسه‌ای ممکن است وقتی هوا طوفانی است یا وقتی که برای اولین بار در خانه شخص دیگری می‌خوابند، بترسند. اکثر بچه‌ها همانطور که رشد می‌کنند و یاد می‌گیرند، با حمایت بزرگسالان، می‌توانند به آرامی بر این ترس‌ها غلبه کرده و از آن‌ها پیشی بگیرند.

Some kids are more sensitive to fears and may have a tough time overcoming them. When fears last beyond the expected age, it might be a sign that someone is overly fearful, worried, or anxious. People whose fears are too intense or last too long might need help and support to overcome them.

برخی از کودکان نسبت به ترس‌ها حساس‌تر هستند و ممکن است برای غلبه بر آن‌ها مشکل داشته باشند. وقتی ترس‌ها فراتر از سن مورد انتظار باقی می‌مانند، ممکن است نشانه آن باشد که فردی بیش از حد ترسیده، نگران شده یا مضطرب است. افرادی که ترس‌هایشان خیلی شدید یا خیلی طولانی است، ممکن است برای غلبه بر آن‌ها به کمک و حمایت نیاز داشته باشند.

لکچر انگلیسی درباره ترس.jpg

Phobias

فوبیاها

A phobia is an intense fear reaction to a particular thing or a situation. With a phobia, the fear is out of proportion to the potential danger. But to the person with the phobia, the danger feels real because the fear is so very strong.

فوبیا یک واکنش ترس شدید به یک چیز یا یک موقعیت خاص است. در فوبیا، ترس با خطر احتمالی تناسب ندارد. اما برای فرد مبتلا به فوبیا، یک خطر واقعی به نظر می‌رسد زیرا شدت ترس بسیار قوی است.

Phobias cause people to worry about, dread, feel upset by, and avoid the things or situations they fear because the physical sensations of fear can be so intense. So having a phobia can interfere with normal activities. A person with a phobia of dogs might feel afraid to walk to school in case he or she sees a dog on the way. Someone with an elevator phobia might avoid a field trip if it involves going on an elevator.

فوبیا باعث می‌شود افراد نگران وحشت، ناراحتی و اجتناب از چیزها یا موقعیت‌هایی باشند که از آن‌ها می‌ترسند؛ زیرا احساسات فیزیکی ترس می‌تواند بسیار شدید باشد. بنابراین داشتن فوبیا می‌تواند در فعالیت‌های عادی اختلال ایجاد کند. یک فرد با فوبیای سگ ممکن است از رفتن پیاده به مدرسه از آنجاکه ممکن است سگی را در راه ببینید، هراس داشته باشد. فردی که فوبیا از آسانسور دارد، ممکن است از گردش علمی که شامل رفتن به آسانسور باشد، اجتناب کند،.

A girl with a phobia of thunderstorms might be afraid to go to school if the weather forecast predicts a storm. She might feel terrible distress and fear when the sky turns cloudy. A guy with social phobia experiences intense fear of public speaking or interacting, and may be afraid to answer questions in class, give a report, or speak to classmates in the lunchroom.

اگر پیش‌بینی آب‌و‌هوا طوفان را پیش‌بینی کند، دختری که فوبیا از رعد و برق دارد، ممکن است از رفتن به مدرسه بترسد. او هنگامی که آسمان ابری می‌شود، ممکن است ناراحتی و ترس وحشتناکی را احساس کند. یک پسر با فوبیای اجتماعی، ترس شدیدی از صحبت کردن در جمع یا تعامل دارد و ممکن است از پاسخ دادن به سوالات در کلاس، ارائه گزارش یا صحبت با همکلاسی‌های خود در اتاق ناهار هراس داشته باشد.

It can be exhausting and upsetting to feel the intense fear that goes with having a phobia. It can be disappointing to miss out on opportunities because fear is holding you back. And it can be confusing and embarrassing to feel afraid of things that others seem to have no problem with.

احساس ترس شدید ناشی از فوبیا می‌تواند طاقت‌فرسا و ناراحت‌کننده باشد. از دست دادن فرصت‌ها به علت این که ترس شما را عقب نگه می‌دارد، می‌تواند ناامید کننده باشد. و احساس ترس از چیزهایی که به نظر می‌رسد دیگران با آن مشکلی ندارند، می‌تواند گیج‌کننده و شرم‌آور باشد.

Sometimes, people get teased about their fears. Even if the person doing the teasing doesn't mean to be unkind and unfair, teasing only makes the situation worse.

گاهی اوقات، مردم در مورد ترس‌های خود مورد تمسخر واقع می‌شوند. حتی اگر کسی که متلک می‌گوید به معنای نامهربانی و بی انصافی نباشد، متلک گفتن فقط وضعیت را بدتر می کند.

لکچر انگلیسی در مورد ترس.jpg

What Causes Phobias?

چه چیزی سبب فوبیاها می‌شود؟

Some phobias develop when someone has a scary experience with a particular thing or situation. A tiny brain structure called the amygdala (pronounced: uh-MIG-duh-luh) keeps track of experiences that trigger strong emotions. Once a certain thing or situation triggers a strong fear reaction, the amygdala warns the person by triggering a fear reaction every time he or she encounters (or even thinks about) that thing or situation.

برخی از فوبیاها زمانی ایجاد می‌شوند که فردی تجربه ترسناکی از یک چیز یا موقعیت خاص داشته باشد. یک ساختار کوچک مغزی به نام آمیگدالا (تلفظ: آ-میگ-دا-لا) تجربیاتی را که باعث تحریک احساسات قوی می‌شود، پیگیری می‌کند. هنگامی که یک چیز یا موقعیت خاص باعث تحریک واکنش ترس شدید می‌شود، آمیگدالا با ایجاد یک واکنش ترس، هر بار که فرد با آن چیز یا موقعیت روبرو می‌شود (یا حتی به آن فکر می کند)، به او هشدار می دهد.

Someone might develop a bee phobia after being stung during a particularly scary situation. For that person, looking at a photograph of a bee, seeing a bee from a distance, or even walking near flowers where there could be a bee can all trigger the phobia.

ممکن است شخصی پس از گَزیده شدن در یک موقعیت ترسناک خاص، دچار فوبیای زنبور شود. برای آن شخص، نگاه کردن به عکس یک زنبور، دیدن یک زنبور از راه دور، یا حتی راه رفتن در نزدیکی گل‌هایی که ممکن است زنبور روی آن باشد، همگی می‌توانند باعث ایجاد فوبیا شوند.

Sometimes, though, there may be no single event that causes a particular phobia. Some people may be more sensitive to fears because of personality traits they are born with, certain genes they've inherited, or situations they've experienced. People who have had strong childhood fears or anxiety may be more likely to have one or more phobias.

با این حال، گاهی اوقات ممکن است هیچ رویداد واحدی وجود نداشته باشد که باعث ایجاد فوبیای خاصی شود. برخی از افراد ممکن است به دلیل ویژگی‌های شخصیتی که با آن متولد شده‌اند، ژن‌های خاصی که به ارث برده‌اند یا موقعیت‌هایی که تجربه کرده‌اند، نسبت به ترس‌ها حساس‌تر باشند. افرادی که ترس یا اضطراب شدید دوران کودکی داشته‌اند ممکن است بیشتر به یک یا چند فوبیا دچار شوند.

Having a phobia isn't a sign of weakness or immaturity. It's a response the brain has learned in an attempt to protect the person. It's as if the brain's alert system triggers a false alarm, generating intense fear that is out of proportion to the situation. Because the fear signal is so intense, the person is convinced the danger is greater than it actually is.

داشتن فوبیا نشانه ضعف یا عدم بلوغ نیست. این پاسخی است که مغز در تلاش برای محافظت از فرد یاد گرفته است. انگار که سیستم هشدار مغز با ایجاد یک زنگ خطر کاذب، ترس شدیدی را ایجاد می‌کند که متناسب با آن موقعیت نیست. از آنجاکه سیگنال ترس بسیار شدید است، فرد متقاعد می‌شود که خطر بیشتر از مقدار معمول است.

Overcoming Phobias

غلبه بر فوبیا

People can learn to overcome phobias by gradually facing their fears. This is not easy at first. It takes willingness and bravery. Sometimes people need the help of a therapist to guide them through the process.

افراد می‌توانند با مواجهه تدریجی با ترس‌های خود یاد بگیرند بر فوبیا غلبه کنند. این کار در ابتدا آسان نیست. اراده و شجاعت می‌خواهد. گاهی اوقات افراد به کمک تراپیست نیاز دارند تا آن‌ها را در این فرآیند راهنمایی کند.

Overcoming a phobia usually starts with making a long list of the person's fears in least-to-worst order. For example, with a dog phobia, the list might start with the things the person is least afraid of, such as looking at a photo of a dog. It will then work all the way up to worst fears, such as standing next to someone who's petting a dog, petting a dog on a leash, and walking a dog.

غلبه بر فوبیا معمولا با تهیه فهرست بلندبالایی از ترس‌های فرد به ترتیب کمترین به بیشترین ترس شروع می‌شود. در مثال یک فرد با فوبیای سگ، فهرست ممکن است با چیزهایی شروع شود که فرد کمتر از آن‌ها می‌ترسد، مانند نگاه کردن به عکس یک سگ. سپس به بدترین ترس‌ها، مانند ایستادن در کنار کسی که سگی را نوازش می‌کند، نوازش سگ روی افسار و راه رفتن با سگ، فهرست را ادامه می‌دهد.

Gradually, and with support, the person tries each fear situation on the list — one at a time, starting with the least fear. The person isn't forced to do anything and works on each fear until he or she feels comfortable, taking as long as needed.

به تدریج و با حمایت، فرد هر موقعیت ترس موجود در فهرست را یکی پس از دیگری امتحان می‌کند، با کمترین ترس هم آغاز می‌شود. فرد مجبور به انجام کاری نیست و تا زمانی روی ترسش کار می‌کند که احساس راحتی کند، هر چقدر زمان نیاز دارد طول بکشد.

A therapist could also show someone with a dog phobia how to approach, pet, and walk a dog, and help the person to try it, too. The person may expect terrible things to happen when near a dog. Talking about this can help, too. When people find that what they fear doesn't actually turn out to be true, it can be a great relief.

همچنین تراپیست می‌تواند به فرد مبتلا به فوبیای سگ نشان دهد که چگونه به سگ نزدیک شود، نوازشش کند و با آن به پیاده‌روی برود و به فرد کمک کند تا آن را امتحان کند. ممکن است فرد انتظار داشته باشد که در نزدیکی سگ اتفاقات وحشتناکی بیفتد. صحبت در مورد این مورد هم می‌تواند کمک کند. وقتی مردم متوجه می‌شوند چیزی که از آن می‌ترسند واقعا حقیقی نیست، می‌تواند تسکین بزرگی برایشان باشد.

A therapist might also teach relaxation practices such as specific ways of breathing, muscle relaxation training, or soothing self-talk. These can help people feel comfortable and bold enough to face the fears on their list.

همینطور تراپیست ممکن است شیوه‌های آرامش‌بخشی مانند روش‌های خاص تنفس، تمرین آرام‌سازی عضلات یا صحبت‌های آرام‌بخش را هم آموزش دهد. این آموزش‌ها می‌توانند به افراد کمک کنند که احساس راحتی و جرات کافی داشته باشند تا با ترس‌های موجود در فهرست خود روبرو شوند.

As somebody gets used to a feared object or situation, the brain adjusts how it responds and the phobia is overcome.

وقتی کسی به یک شی یا موقعیت ترسناک عادت می‌کند، مغز نحوه واکنش خود را تنظیم کرده و فوبیا برطرف می‌شود.

Often, the hardest part of overcoming a phobia is getting started. Once a person decides to go for it — and gets the right coaching and support — it can be surprising how quickly fear can melt away.

اغلب، سخت‌ترین قسمت غلبه بر فوبیا شروع کردن آن است. هنگامی که شخصی تصمیم می‌گیرد به سراغ آن برود - و مربیگری و حمایت مناسب را دریافت کند - این که آن ترس چقدر می‌تواند به سرعت از بین برود، می‌تواند تعجب آور باشد.

اپلیکیشن زبانشناس

یکی از روش‌هایی که مسیر شما را برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار آسان می‌کند، استفاده از اپلیکیشن زبانشناس است. اپلیکیشن زبانشناس کامل‌ترین اپ فارسی زبان آموزش انگلیسی است که به کاربران خود روش‌های متعددی را برای آموزش و یادگیری زبان ارائه می‌دهد. یادگیری زبان با فیلم، موسیقی، پادکست، آموزش گرامر، واژگان ضروری زبان انگلیسی، جعبه لایتنر، دوره‌های صفر تا صد زبان انگلیسی در سطوح مختلف، فقط برخی از ویژگی‌های شگفت‌انگیز این اپ هستند. همین حالا اپلیکیشن زبانشناس را دانلود و نصب کنید.

سخن پایانی

بعضی از ترس‌ها ممکن است باعث عدم پیشرفت ما در برخی زمینه‌ها شوند. بنابراین تلاش برای غلبه بر ترس‌ها و فوبیاها می‌تواند تجربیات شگفت‌انگیزی را به دنبال داشته باشد. امیدوارم از مطالعه لکچر انگلیسی درمورد ترس نکات آموزنده‌ای فرا گرفته باشید. راستی فوبیا یا ترس بزرگ شما در زندگی چیست؟ اگر مایل بودید در بخش کامنت‌ها برای ما بنویسید.