در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی bring down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی bring down
به طور خلاصه ترجمه bring down در فارسی به معانی زیر است:
سرنگون کردن؛
انداختن؛
ساقط کردن؛
از پای درآوردن؛
و غیره
کاربرد bring down
گاهی در امر سیاست، یک حکومت و یا یک رهبر را از قدرت میاندازیم که برای بیان چنین موقعیتی میتوانیم از فعل عبارتی bring down استفاده کنیم. البته این تنها کاربرد فعل bring down نخواهد بود و علاوه بر سیاست در زمینههای دیگری نیز استفاده میشود. در حالت کلی، فعل bring down در جملات معمولا به صورت bring someone or something down استفاده میشود که البته استفاده از آن به صورت bring down something or someone نیز صحیح است. این فعل که در گروه phrasal verbs انگلیسی است با معانی زیر شناخته میشود:
- در خصوص حکومت، دشمن و موارد اینچنینی به معنای سرنگون کردن، به زانو درآوردن، به زمین زدن، تضعیف کردن و یا ساقط کردن خواهد بود؛
- در مورد قیمت، درجه حرارت، سطح زندگی و یا بادکنک میتواند به معنای پایین آوردن و یا کاهش دادن باشد؛
- درخصوص شکار میتواند معنای از پای درآوردن یا انداختن را بدهد؛
- در مورد هواپیما میتواند به معنای فرود آوردن و یا ساقط کردن باشد؛
- در رابطه با ورم یا تورم میتواند معنای فرو نشاندن و یا فروخواباندن را بدهد؛
- در ریاضی میتواند به معنای به ستون بعد بردن باشد.
- در مورد افراد گاهی میتواند معنای تحقیر کردن و یا حال کسی را گرفتن را داشته باشد؛
- علاوه بر این، فعل bring down میتواند در مورد درخت، بازیکن فوتبال و غیره معنای انداختن را نیز بدهد.
جدای از موارد فوق با این فعل میتوانیم عبارت bring down someone’s wrath/ fury on one’s head را نیز ایجاد کنیم که به معنای غیظ کسی را درآوردن، کسی را بر سر خشم آوردن و یا کفر کسی را درآوردن است. در ادامه، با ذکر مثال شما را با معنا و کاربرد فعل bring down در جمله آشنا خواهیم کرد.
فعل عبارتی bring down در لیست افعال بیقاعده انگلیسی است. برای بیان زمان گذشته و کامل این فعل باید از brought down استفاده کنید. در حالت اسم مصدر و یا gerund نیز میتوانید از bringing down استفاده کنید.
مثال برای فعل bring down
While you’re up there, please bring down the box marked "winter clothing."
حالا که بالا هستی لطفا جعبهای که روش نوشته شده «لباسهای زمستانی» را پایین بیاور.
A newly released recording reportedly shows that officials knew a missile had brought down a passenger airplane last month.
گزارشی که به تازگی منتشر شده نشان می دهد که مقامات میدانستند یک موشک، هواپیمای مسافربری را در ماه گذشته ساقط کرده است.
The governor pledged to bring taxes down.
فرماندار متعهد شد که مالیاتها را کاهش دهد.
The events of the last two months will probably bring the government down.
حوادث دو ماه اخیر احتمالا حکومت را سرنگون خواهد کرد.
The bad news brought me down quickly.
اخبار بد سریع مرا از پای درمیآورد.