در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی build up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی build up
به طور خلاصه ترجمه build up در فارسی به معانی زیر است:
اعتبار دادن؛
ایجاد کردن؛
تقویت کردن؛
و غیره
کاربرد build up
اگر بخواهید به افزایش تدریجی چیزی اشاره داشته باشید و یا چیزی را بزرگتر و قویتر کنید؛ میتوانید فعل build up را برای رساندن مفهوم کلامتان در این زمینه به کار ببرید. فعل build up یکی از phrasal verbهای انگلیسی است که معمولا در جملات به صورت build someone or something up و یا build up something استفاده میشود. این فعل میتواند معانی مختلفی داشته باشد که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
- در مورد اشخاص میتواند به معنای اعتبار دادن، بزرگ کردن و یا گنده کردن باشد؛
- در برخی مواقع میتواند معنای آماده کردن و یا ساختن کسی یا چیزی، ایجاد کردن، پدید آوردن و یا راه انداختن را بدهد؛
- علاوه بر این میتواند معنای جمع کردن، گرد آوردن و فراهم کردن را نیز بدهد؛
- در خصوص زمین و ناحیه میتواند به معنای زیرِ ساختمان بردن نیز باشد؛
- در زمینه تولید میتواند معنای بالا بردن و یا افزایش دادن را برساند؛
- در خصوص نیرو میتواند به معنای تقویت کردن باشد؛
- در رابطه با فشار میتواند معنای زیاد کردن را بدهد؛
- در خصوص هیجان و تشنج میتواند به معنای دامن زدن باشد؛
- علاوه بر موارد فوق میتواند به معنای انبوه شدن، متراکم شدن، افزایش یافتن، افزوده شدن و یا فزونی گرفتن نیز باشد.
با توجه به معانی مختلفی که فعل build up دارد در ادامه با ذکر مثال، جایگاه هریک را در جمله برای شما مشخص خواهیم کرد. فعل عبارتی build up یکی از افعال بیقاعده انگلیسی است که زمان گذشته و کامل آن built up خواهد بود. علاوه بر این، اسم مصدر و یا gerund این فعل نیز به صورت building up خواهد بود.
مثال برای فعل build up
He has built up a good business.
او کسبوکار خوبی راه انداخت. (ایجاد کرد).
Tension is building up between the two communities.
تنش بین دو جامعه در حال افزایش است.
They gave him soup to build up his strength.
برای اینکه قدرتش را تقویت کند به او سوپ دادند.
I built up this business from nothing.
من این تجارت را از هیچ ساختم. (من این تجارت را از صفر راه انداختم).
The publicity people built her up into a singer whom everyone looked forward to hearing.
تبلیغاتچیها او را به خوانندهای تبدیل کردند (گنده کردند، بزرگ کردند) که همه منتظر شنیدن صدایش هستند.
We had to build up the woman before breaking the bad news.
قبل از اینکه خبر بد را بدهیم باید آن زن را بسازیم (آماده کنیم).