در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی do without آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی do without
به طور خلاصه ترجمه do without در فارسی به معانی زیر است:
بدون چیزی سر کردن؛
صرف نظر کردن؛
بینیاز بودن از؛
و غیره
کاربرد do without
اگر بدون احتیاج داشتن به چیزی، گذران امور میکنید؛ فعل do without میتواند برای بیان این موقعیت مناسب باشد. فعل do without یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت do without something or someone در جملات استفاده میشود. در ترجمه، معنی do without به فارسی معادل است با: صرف نظر کردن از، گذشتن از، بینیاز بودن از، کنار آمدن با، بدون کسی یا چیزی سر کردن، بدون کسی یا چیزی کار کردن، به تنهایی کاری را انجام دادن و یا بدون کسی یا چیزی گذراندن. در ادامه با بررسی مثالهایی که به شما ارائه خواهیم داد؛ بهتر متوجه معنی و کاربرد این فعل در جمله خواهید شد.
فعل عبارتی do without یکی از افعال عبارتی بیقاعده است که برای تبدیل آن به زمان گذشته نیاز به ed نداریم. زمان گذشته این فعل did without بوده و حالت کامل و یا شکل سوم آن نیز done without خواهد بود. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز doing without میشود.
مثال برای فعل do without
· I guess I will have to do without dinner.
حدس میزنم باید بدون شام سر کنم. (باید از خیر شام بگذرم؛ باید از شام صرف نظر کنم).
· Yes, you’ll do without.
بله. به تنهایی انجام خواهید داد.
· They will just have to do without a vacation this year.
آنها باید امسال را بدون تعطیلات بگذرانند.
· There was no telephone in the cabin, but we soon learned to do without
تلفن تو کابین نبود اما ما زود یاد گرفتیم باهاش کنار بیایم.
· Being on the committee is one involvement I could do without.
حضور در کمیته، یکی از مشارکتهایی است که میتوانم ازش صرفنظر کنم.
· We can't afford to fix the car this month, so I guess we'll need to do without it for a few weeks.
نمیتوانیم این ماه ماشین را تعمیر کنیم. بنابراین فکر میکنم باید برای چند هفته بدون اون سر کنیم.