کاربرد و معنی drop off چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف drop off آشنا شوید.

drop off.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی drop off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی drop off

به طور خلاصه ترجمه drop off در فارسی به معانی زیر است:

کم شدن؛

خواب رفتن؛

تحویل دادن؛

راها کردن؛

و غیره

کاربرد drop off

اگر مقدار یا تعداد چیزی کم شود؛ می‌توانید از فعل drop off برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین اگر به خواب بروید نیز می‌توانید از این فعل برای گفتن این جمله استفاده کنید. علاوه بر این، اگر کسی را با ماشین به جایی برسانید نیز این فعل می‌تواند بیان‌گر چنین کاری باشد.. فعل drop off در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد و معمولا به صورت drop someone or something off در جمله‌ها دیده و شنیده می‌شود. از نطر معنایی نیز این فعل می‌تواند با موارد زیر هم‌خوانی داشته باشد:

· کم شدن، تقلیل یافتن، کاهش یافتن و یا اُفت کردن؛

· خوابیدن، به خواب رفتن و یا کسی را خواب بردن (در این حالت می‌توانید از drop off to sleep نیز استفاده کنید)؛

· (با ماشین) پیاده کردن و یا رساندن؛

· رها کردن، انداختن ؛

· (کالا) تحویل دادن و یا رساندن.

با توجه به معانی و کاربردهای متعددی که فعل drop off دارد؛ در ادامه به شما چندین مثال مختلف ارائه خواهیم داد تا بهتر با نحوه استفاده، جایگاه و معنی این فعل در جمله آشنا شوید.

فعل عبارتی drop off را هم می‌توان یک فعل با قاعده در زبان انگلیسی درنظر گرفت و هم یک فعل بی‌قاعده. علت آن هم این است که برای تبدیل drop off به زمان گذشته و کامل نه تنها به ed نیاز داریم؛ بلکه باید به انتهای فعل نیز یک p دیگر اضافه کنیم و آن را به صورت dropped off به کار ببریم. علاوه بر این؛ برای حالت استمراری و یا اسم مصدر (gerund) آن نیز می‌توانید dropping off را به کار ببرید.

مثال برای فعل drop off

· After I’ve eaten dinner, I can drop off with no trouble at all.

بعد این‌که شام خوردم بدون هیچ مشکلی می‌تونم بخوابم.

· I dropped off the kids at the party.

بچه‌ها را (با ماشین) به مهمانی رساندم.

· I sat in the warm room for five minutes, and then I dropped off to sleep.

پنج دقیق تو یه اتاق گرم نشستم و بعد خوابم برد.

· Sales have dropped off markedly.

فروش به میزان قابل توجهی اُفت کرده است.

· Jake dropped off a feather and it fell to the ground.

جِیک یک پر را رها کرد و افتاد روی زمین.

· Let’s drop these shirts off at the cleaners.

بیایید این پیراهن‌ها را به نظافت‌چی‌ها تحویل دهیم.

· Attendance at the meetings dropped off after Martin became president.

پس از رئیس‌جمهور شدن مارتین؛ حضور در جلسات کاهش یافت. (کم شد، تقلیل یافت).