کاربرد و معنی hand down چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف hand down آشنا شوید.

hand down.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی hand down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی hand down

به طور خلاصه ترجمه hand down در فارسی به معانی زیر است:

منتقل کردن؛

به ارث گذاشتن؛

دادن به؛

و غیره

کاربرد hand down

اگر دانش و یا مهارتی را از نسلی به نسل بعد انتقال دهید؛ می‌توانید از فعل hand down برای بیان آن استفاده کنید. فعل hand down به‌عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی شناخته می‌شود و بیش‌تر به صورت hand something down (to someone) در جملات به چشم می‌خورد. از نظر ترجمه نیز معنی hand down به فارسی عبارت است از:

  • دادن (به) و یا پایین دادن (به)؛

  • (سنت، اشیا و غیره) ارث دادن (به)، به ارث گذاشتن، منتقل کردن و یا دادن (به)؛

  • در آمریکا در رشته حقوق به معنی: (حکم) صادر کردن.

علاوه بر این، می‌توانید از حالت مجهول این فعل یعنی to be handed down (to someone) نیز به معنی به ارث رسیدن (به)، منتقل شدن (به) و یا رسیدن (به) استفاده کنید. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی این فعل در جملات را بهتر یاد بگیرد.

فعل عبارتی hand down در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، به ed نیاز دارد. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم این فعل handed down می‌شود. اگر نیاز به استفاده از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جملات داشتید؛ می‌توانید handing down را به کار ببرید.

مثال برای فعل hand down

The judge will hand down the final verdict in January.

قاضی حکم نهایی را در ژانویه صادر خواهد کرد.

Hand this wrench down to the man under the sink.

این آچار را به مردی که زیر سینک است بده. (پایین بده)

This necklace was handed down to my mother by my grandmother.

این گردنبند از مادربزرگم به مادرم ارث رسیده است.

I hope my uncle will hand down his golf clubs to me when he dies.

امیدوارم زمانی که عمویم فوت کند؛ چوب گلفش را به من بدهد. (به من ارث دهد).

The grand jury handed seven indictments down last week.

هیئت منصفه هفته گذشته هفت کیفرخواست صادر کرد.

The silver and jewels have been handed down from generation to generation in that family.

نقره و جواهرات در آن خانواده از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. (به ارث رسیده است).