در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی hang out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی hang out
به طور خلاصه ترجمه hang out در فارسی به معانی زیر است:
آویزان کردن؛
پاتوق کردن؛
برافراشتن؛
و غیره
کاربرد hang out
اگر چیزی همچون لباس را از جایی مثل بند رخت در هوایی آزاد آویزان کنید؛ میتوانید از فعل hang out بهره ببرید. علاوه بر این، فعل hang out جنبه عامیانه و محاورهای (informal) نیز دارد و برای مواقعی استفاده میشود که در محلی خاص و یا با افرادی خاص وقت میگذرانید. فعل hang out بهعنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته میشود و بیشتر به صورت hang something out در جملات دیده و استفاده میشود. معنی hang out به فارسی عبارت است از:
(زبان، دُم، پیراهن و غیره) آویزان بودن؛
(لباس شسته شده) پهن کردن؛
(پرچم و غیره) برافراشتن و یا به نمایش گذاشتن؛
(در عامیانه و یا محاوره) زندگی کردن، خانه داشتن، بودن، وقت گذراندن و یا پاتوق کردن. (در این حالت میتوانید از hang out with someone و یا hang out at somewhere نیز استفاده کنید).
با توجه به معانی و کاربردهای مختلفی که فعل hang out در جمله دارد؛ در ادامه به شما چند مثال با معنی دقیق هریک ارائه خواهیم داد تا بهتر و بیشتر با کاربرد و معنی این فعل در جملات آشنا شوید.
فعل عبارتی hang out را میتوان یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی قلمداد کرد که زمان گذشته و شکل سوم آن hung out میشود. همچنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز میتوانید hanging out را به کار ببرید.
مثال برای فعل hang out
You still hang out at the pool hall?
هنوز تو سالن استخر پاتوق میکنی؟
He hung the rope out of the window so he could escape the burning building.
او طناب را از پنجره آویزان کرد تا بتواند از ساختمان درحال سوختن فرار کند.
Who is he hanging out with these days?
اینروزها او با چه کسی وقت میگذراند؟
They hung out the flag on every holiday.
آنها در هر تعطیلات، پرچم را برافراشتند.
I've been hanging out backstage with the band.
من پشت صحنه با گروه زندگی میکردهام. (بودم)
The dog's tongue was hanging out.
زبان سگ آویزان بود.