در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی muck around آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی muck around
به طور خلاصه ترجمه muck around در فارسی به معانی زیر است:
وقت تلف کردن؛
مسخره کردن؛
و غیره
کاربرد muck around
اگر زمان خود را بهجای انجام دادن کار مفید؛ تلف میکنید؛ فعل muck around میتواند این عمل را بیان کند. فعل muck around در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای داشته که بیشتر جنبه عامیانه، محاوره و یا غیررسمی (informal ) دارد. معمولا از این فعل در محاوره بریتانیا بیشتر استفاده میشود و معنی muck around به فارسی عبارت است از:
ول گشتن، وقت تلف کردن، بیهدف گشتن و یا یللی تللی کردن؛
مسخره کردن، دست انداختن و یا شوخی کردن؛
مسخرهبازی درآوردن و یا احمقانه رفتار کردن.
علاوه بر موارد فوق؛ شما میتوانید از muck around with something نیز به معنی با چیزی ور رفتن، با چیزی بازی کردن، چیزی را انگولک کردن و یا سر توی کاری کردن استفاده کنید. همچنین اینکه muck about نیز میتواند بهعنوان جایگزین و مترادف این فعل در جمله مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه با بررسی چند مثال، کاربرد و معنی این فعل را بهتر بهخاطر خواهید سپرد.
فعل عبارتی muck around از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed به انتهای آن میتوان زمان گذشته و کاملش را ساخت. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن mucked around میشود. همچنین شما میتوانید از mucking around نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل muck around
The boss heard us laughing so he came in and told us to stop mucking around and do some work.
رئیس صدای خنده ما را شنید و داخل آمد و به ما گفت که دست از مسخرهبازی کردن برداشته و کمی کار کنیم.
We didn't do much over the holidays. We just mucked around at home most days.
در تعطیلات کار زیادی انجام ندادیم. ما بیشتر روزها در خانه ول گشتیم.
I'm fed up with them mucking me around (about) and canceling our arrangements.
از اینکه آنها مرا مسخره کرده و قرارهای ما را لغو میکنند خسته شدم.
Their teacher told them that if they spent all their time mucking around, they'd never get a good job.
معلمشان به آنها گفت که اگر تمام وقت خود را صرف یللیتللی کردن کنند؛ هرگز شغل خوبی پیدا نمیکنند.
Stop mucking around (about) with those ornaments, you'll break something!
دست از ور رفتن با آن لوازم زینتی بردارید؛ چیزی را خواهید شکست!