کاربرد و معنی overcome with چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف overcome with آشنا شوید.

overcome with.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی overcome with آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی overcome with

به طور خلاصه ترجمه overcome with در فارسی به معانی زیر است:

مغلوب شدن؛

به زانو درآمدن؛

و غیره

کاربرد overcome with

اگر احساس یا هیجانی به شما چیره شود؛ می‌توانید از overcome with برای بیان این حالت استفاده کنید. فعل overcome with یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت to be overcome with something مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی overcome with به فارسی عبارت است از:

از فرط چیزی از پای درآمدن، مغلوب چیزی شدن، غرق چیزی شدن، دچار چیزی شدن، تحت تاثیر چیزی قرار گرفتن، به زانو درآمدن از و یا فلج شدن از.

علاوه بر این، شما می‌توانید از to be overcome by به‌عنوان مترادف و جایگزین این فعل استفاده کنید. همان‌طور که می‌دانید، با توجه به فاعل و زمان جمله باید فعل to be را از بین am، is، are، was، were، have been، has been، had been و یا will be انتخاب کنید.

در ادامه با بررسی چند مثال، با کاربرد و معنی این فعل در جمله بیش‌تر آشنا خواهید شد. فعل عبارتی overcome with to be حالتی مجهول داشته و برای تغییر دادن زمان آن به حال، آینده و گذشته باید فعل to be را تغییر داد. در نتیجه زمان گذشته این فعل was/ were overcome with می‌شود. حال کامل آن have/ has been overcome with خواهد بود و زمان گذشته کامل آن را نیز می‌توانید با had overcome with بیان کنید.

مثال برای فعل overcome with

Several firefighters had been overcome with smoke and fumes.

چندین آتش‌نشان از فرط دود و گاز از پ ای درآمدند ..

He was suddenly overcome with remorse for the harm he had done.

ناگهان به خاطر آسیبی که ایجاد کرده بود، دچار عذاب‌وجدان شد. (غرق در عذاب وجدان شد)..

After his dog died, Danny was overcome with grief.

پس از مرگ سگش، دنی از غم به زانو درآمد.

The whole team was overcome with the joy of winning and being champions.

تمام تیم غرق در لذت بردن و قهرمانی شد.

Paula was supposed to give a speech at her sister's graduation ceremony, but she said she couldn't do it because she was overcome with nerves.

پائولا قرار بود در مراسم فارغ‌التحصیلی خواهرش سخنرانی کند، اما او گفت که نمی‌تواند این کار را انجام دهد زیرا مغلوب استرس بود. (غرق در استرس بود).