در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی own up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی own up
به طور خلاصه ترجمه own up در فارسی به معانی زیر است:
گردن گرفتن؛
اعتراف کردن؛
و غیره
کاربرد own up
اگر قبول میکنید که اشتباه کرده و یا کار نادرستی انجام دادهاید؛ میتوانید از own up برای بیان این عمل استفاده کنید. فعل own up یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که میتوانید از آن بهصورت own up to something و یا own up to doing something نیز بهره ببرید. معنی own up به فارسی عبارت است از:
قبول کردن، پذیرفتن، به گردن گرفتن، اعتراف کردن و یا تن در دادن. در ادامه چند مثال انگلیسی به همراه ترجمه فارسی هریک به شما ارائه خواهیم داد تا بتوانید بهتر با کاربرد معنی این فعل در جمله آشنا شوید.
فعل عبارتی own up از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی است که برای تغییر حالت دادن به زمان گذشته و کامل باید ed بگیرد. با این توضیح، زمان گذشته و شکل سوم این فعل owned up میشود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز owning up خواهد بود.
مثال برای فعل own up
Come on, Tim, you'd better own up that you lost the car keys.
بیخیال تیم؛ بهتره اعتراف کنی که تو کلیدهای ماشین را گم کردی.
I know you broke the window. Come on and own up to it.
میدانم که تو شیشه را شکستی. بیا و خودت آن را گردن بگیر.
No one has owned up to stealing the money.
هیچکس دزدین پول را به گردن نگرفت.
A young nurse looked at the two men and waited for one of them to own up.
پرستار جوان به دو مرد نگاه کرد و منتظر ماند تا یکی از آنها اعتراف کند.
We were pretty sure Sam was the one who'd been stealing money from our company, but he wouldn't own up. He kept saying it wasn't him.
ما تقریباً مطمئن بودیم که سام کسی بود که از شرکت ما پول میدزدید، اما او قبول نمیکرد. مدام میگفت که او نبوده.
Politicians don't usually own up to their mistakes and misjudgments, let alone their crimes against humanity.
سیاستمداران معمولاً اشتباهات و قضاوتهای نادرست خود را به گردن نمیگیرند، چه رسد به جنایات علیه بشریت.
Our son owned up to taking money from his mother's purse after we found him looking through her bag again.
پسر ما پس از اینکه دوباره او را در حال گشتن در کیف مادرش پیدا کردیم، به برداشتن پول از کیف مادرش اعتراف کرد.
After talking to his teacher, Jason has owned up to cheating in his exam.
جیسون پس از صحبت با معلمش، پذیرفت که در امتحانش تقلب کرده است.