در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی put through آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی put through
به طور خلاصه ترجمه put through در فارسی به معانی زیر است:
به دردسر انداختن؛
تامین کردن مخارج تحصیل فردی؛
وصل کردن؛
و غیره
کاربرد put through
اگر برای کسی تجربه تلخ و دردناکی رقم زده باشید؛ میتوانید از put through برای بیان آن استفاده کنید. همچنین زمانی که مخارج تحصیل فردی در مدرسه و یا دانشگاه را میپردازید نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید. فعل put through از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیشتر بهصورت put someone or something through something کاربرد دارد. معنی put through به فارسی عبارت است از:
(معامله، نقشه و غیره) پیش بردن، ترتیب چیزی را دادن و یا تمام کردن؛
(برنامه و غیره) انجام دادن، به نتیجه رساندن و یا بهانجام رساندن؛
(دردسر و غیره) به کسی تحمیل کردن، تحت چیزی قرار دادن، کسی را گرفتار کردن و یا موجبات چیزی را برای کسی فراهم کردن؛
(آزمایش، تمرین و غیره) در معرض چیزی قرار دادن، اعمال کردن و یا از چیزی بهعمل آوردن؛
(بچه) فرستادن به؛
(مخابرات) وصل کردن؛
(شخص) مخارج تحصیلی فردی را تامین کردن و یا پول تحصیل کسی را پرداخت کردن.
علاوه بر موارد فوق؛ شما میتوانید از این فعل در اصطلاحات زیر نیز استفاده کنید:
به کسی یا جایی تلفن کردن را میتوانید با put a call through someone or something بیان کنید؛
دورهای را طی کردن و یا دورهای را گذراندن معادل با to be put through a course خواهد بود؛
در حالت محاوره و عامیانه: حسابی بار کسی کردن، دخل کسی را آوردن و یا حسابی خدمت کسی رسیدن در انگلیسی put someone through it میشود.
در ادامه چند مثال از نحوه کاربرد، جایگاه و معنی put through به شما عرضه خواهیم داشت. فعل عبارتی put through یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل از هیچ قانونی پیروی نمیکند. بنابراین، زمان گذشته و شکل سوم این فعل، به همان صورت put through بیان میشود. جدای از آن، اگر نیاز به استفاده از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز میتوانید putting through را بهکار ببرید.
مثال برای فعل put through
I'm sorry we had to put you through this ordeal, but we couldn't avoid it.
متاسفم که مجبور شدیم این مصیبت را به شما تحمیل کنیم، اما نتوانستیم این کار را نکنیم.
It's costing her a lot of money to put herself through law school.
این برای او هزینه زیادی دارد که خرج تحصیلش را در دانشکده حقوق بدهد.
Could you put me through to customer services, please?
میتوانید لطفا من را به خدمات مشتری وصل کنید؟
The doctor said he hated to put me through all these tests, but that it was medically necessary.
دکتر گفت از اینکه مرا در معرض انجام این همه آزمایش قرار دهد متنفر است، اما این کار از نظر پزشکی لازم است.
Why are rape victims put through this sort of questioning at a trial?
چرا قربانیان تجاوز تحت این نوع بازجویی در دادگاه قرار میگیرند؟
How much does it cost to put a kid through college these days?
این روزها پرداخت کردن هزینه تحصیل یک بچه در دانشگاه چقدر میشود؟
We put through a number of new laws.
ما تعدادی قانون جدید را به انجام رساندیم. (اعمال کردیم)
During his first few weeks in the army, Ryan was put through some very tough training.
در چند هفته اول حضورش در ارتش، رایان تحت تمرینات بسیار سختی قرار گرفت.
There's an excellent government program that covers the cost of putting talented kids from poor homes through university.
یک برنامه عالی دولتی وجود دارد که هزینه فرستادن بچههای بااستعداد از خانههای فقیر به دانشگاه را پوشش میدهد.