در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی see through آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی see through
به طور خلاصه ترجمه see through در فارسی به معانی زیر است:
دست کسی را خواندن؛
تا پایان ادامه دادن؛
تا آخر به کسی کمک کردن؛
و غیره
کاربرد see through
اگر متوجه شوید که کسی دارد فریبتان میدهد یا سرتان کلاه میگذارد؛ میتوانید از see through برای بیان آن استفاده کنید. همچنین زمانی که چیزی یا کاری را تا پایان و انتهای آن انجام دهید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل see through از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهشکل see through something or someone و یا see something or someone through کاربرد دارد. معنی see through به فارسی عبارت است از:
تا آخر با کسی یا چیزی بودن، تا آخر هوای کسی را داشتن، به داد کسی رسیدن و یا تا آخر به کسی یا چیزی کمک کردن؛
پشت کاری را گرفتن، به سرانجام رساندن، تا آخر ادامه دادن، بهانجام رساندن و یا تا پایان ادامه دادن؛
دست کسی را خواندن و یا دست کسی پیش کسی رو بودن؛
(رفتار، دروغ و غیره) گول کسی یا چیزی را نخوردن، فریب کسی یا چیزی را نخوردن و یا خوب تشخیص دادن؛
ماهیت واقعی چیزی یا کسی را فهمیدن، پی بردن به و یا متوجه شدن.
برای اینکه بهتر بتوانید کاربرد و معنی see through را بهخاطر بسپارید؛ در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی see through یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed نخواهد بود. شکل این فعل در زمانهای مختلف تغییر میکند. در نتیجه زمان گذشته آن saw through بوده و شکل سومش seen through است. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز بهشکل seeing through مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال برای فعل see through
I got an email from someone claiming they had millions of dollars and needed my help to get it into the country. I saw through the scam and deleted it.
ایمیلی از شخصی دریافت کردم که ادعا میکرد میلیونها دلار دارد و برای رساندن آن به کشور به کمک من نیاز دارد. به ماهیت کلاهبرداری آن پی بردم و پاکش کردم. (گولش را نخوردم و پاکش کردم)
It was a really tough course, but I was determined to see it through. I wasn't going to give up halfway.
این یک دوره واقعا سخت بود، اما من مصمم بودم که آن را به سرانجام برسانم. قرار نبود نصفراه تسلیم شوم.
He was a prisoner of war for five years, but his courage saw him through.
او به مدت پنج سال اسیر جنگی بود، اما شجاعتش او را تا پایان کمک کرد. (به دادش رسید).
My friends told me I'd won the lottery, but I saw through their little joke straight away and laughed.
دوستانم به من گفتند که در قرعهکشی برنده شدهام، اما من بلافاصله شوخی کوچک آنها را تشخیص دادم و خندیدم.
I know it isn't easy, but if you can see it through to the end, it'll be worth it.
میدانم که آسان نیست، اما اگر بتوانید آن را تا آخر ادامه دهید، ارزشش را خواهد داشت.
We'll see you through medical school but then you're on your own.
ما به تو تا پایان مدرسه پزشکی کمک خواهیم کرد (هوای تو را در مدرسه پزشکی خواهیم داشت) اما بعد از آن باید روی پای خود بایستی.
If we had seen through his get-rich-quick investment scheme, we wouldn't have lost so much money.
اگر گول طرح سرمایهگذاری سریع او برای ثروتمند شدن را نخورده بودیم، این همه پول از دست نمیدادیم.
Only half of the soldiers who take the army's commando training course see it through because it's incredibly difficult.
فقط نیمی از سربازانی که دوره آموزشی کماندویی ارتش را میگذرانند، آن را تا پایان ادامه میدهند زیرا فوقالعاده دشوار است.