در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی send off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی send off
به طور خلاصه ترجمه send off در فارسی به معانی زیر است:
ارسال کردن (با پست)؛
اخراج کردن؛
راهی کردن؛
فرستادن به؛
و غیره
کاربرد send off
اگر چیزی را با پست یا خدمات پستی ارسال کنید؛ فعل send off میتواند نمایانگر این عمل باشد. همچنین زمانی که داور از بازیکنی بخواهد که زمین بازی را ترک کند نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل send off از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهشکل send someone or something off و یا send off someone or something کاربرد دارد. معنی send off به فارسی معادل است با:
در بریتانیا: (در ورزش) از زمین اخراج کردن، از بازی اخراج کردن و یا بیرون کردن؛
پست کردن، با پست ارسال کردن و یا فرستادن؛
بدرقه کردن، مشایعت کردن، راهی کردن و یا خداحافظی کردن با؛
(جنازه، میت و غیره) بدرود گفتن، آیین بهخاک سپردن و یا بدرقه کردن؛
همچنین عبارتی send off for something نیز به معنی با پست تقاضای ارسال چیزی را کردن مورد استفاده قرار میگیرد.
علاوه بر این، send someone off to something نیز به معنی کسی را دنبال کاری فرستادن، کسی را پی کاری فرستادن و یا کسی را برای کاری فرستادن است. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید کاربرد و معنی این فعل را بهتر بهخاطر بسپارید.
فعل send for یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed نیست. شکل این فعل در زمانهای مختلف تغییر میکند. با این توضیح، زمان گذشته و شکل سوم آن sent for میشود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز sending for است.
مثال برای فعل send off
If you send the orders off on Tuesday, they should arrive on Friday.
اگر سفارشات را روز سه شنبه (با پست) ارسال کنید، باید روز جمعه برسند.
The referee showed the player a red card and sent him off because he brought down an attacker with an illegal tackle.
داور به این بازیکن کارت قرمز نشان داد و او را به دلیل انداختن یک مهاجم با تکل غیرقانونی از زمین اخراج کرد.
Like a good Navy wife, she got up early to send her husband off.
او مانند یک همسر خوب نیروی دریایی، زود بیدار شد تا شوهرش را راهی کند.
My son sent off his university application forms today.
پسرم امروز فرمهای درخواست دانشگاهش را (با پست) فرستاد.
We sent both kids off to camp this summer and had peace in the house for the first time in years.
ما هر دو بچه را تابستان امسال پی کمپ زدن فرستادیم و برای اولین بار پس از سالها در خانه آرامش داشتیم.
This umpire has a reputation for sending off players, so make sure you don't commit any really bad fouls.
این داور به اخراج کردن بازیکنان شهرت دارد، بنابراین اطمینان حاصل کنید که خطاهای خیلی بدی مرتکب نمیشوید.
A buffet lunch was organized to send her off in style.
یک ناهار بوفهای ترتیب داده شده بود تا او را باشکوه بدرقه کنیم.
If you want to send off a parcel, you should take it to the post office.
اگر میخواهید بستهای را پست کنید، باید آن را به اداره پست ببرید.
One of the team's best players was sent off because he hit an opponent.
یکی از بهترین بازیکنان تیم به دلیل ضربه زدن به حریف از زمین اخراج شد.