در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی set aside آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی set aside
به طور خلاصه ترجمه set aside در فارسی به معانی زیر است:
کنار گذاشتن؛
پسانداز کردن؛
تخصیص دادن؛
نادیده گرفتن؛
لغو کردن؛
و غیره
کاربرد set aside
اگر بخشی از چیزی را برای استفاده در آینده کنار بگذارید؛ میتوانید آن را با set aside بیان کنید. همچنین زمانی که حکمی لغو و یا باطل میشود نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. فعل set aside بهعنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته میشود که بهشکل set something aside و یا set aside something کاربرد دارد. معنی set aside به فارسی عبارت است از:
کنار گذاشتن، جدا کردن، تفکیک کردن و یا کنار نهادن؛
(پول) کنار گذاشتن، پسانداز کردن، نگه داشتن، ذخیره کردن، اندوختن و یا جمع کردن؛
(وقت، زمان و غیره) اختصاص دادن و یا تخصیص دادن؛
کنار گذاشتن، فراموش کردن، درنظر نگرفتن و یا نادیده گرفتن؛
در علم حقوق: (حکم) باطل کردن، لغو کردن، مُلغی کردن و یا رد کردن.
برای اینکه کاربرد و معنی set aside را بهتر بهخاطر بسپارید؛ در ادامه چند مثال مختلف به شما ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی set aside از جمله افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که تغییر شکل دادنش به زمان گذشته و کامل مستلزم افزودن ed نیست. علاوه بر این، شکل آن هم تغییری نخواهد کرد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل همان set aside است. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز setting aside خواهد بود.
مثال برای فعل set aside
If I set fifty dollars aside every week, by the end of the year I'll have enough to pay for a trip to Europe.
اگر هر هفته پنجاه دلار پسانداز کنم، تا پایان سال به اندازه کافی (پول) برای پرداخت هزینه سفر به اروپا خواهم داشت.
After you've picked the strawberries, set aside any that are damaged and I'll use them to make jam.
بعد از اینکه توت فرنگیها را چیدید، هر کدام که خراب شده بود را جدا کنید (کنار بگذارید) و من از آنها برای تهیه مربا استفاده خواهم کرد.
Most people need to set aside a lot of money for their old age.
بیشتر مردم باید پول زیادی را برای دوران پیری خود نگه دارند (کنار بگذارند).
I set aside half an hour every evening to hear Erik read.
هر شب نیم ساعتی را برای شنیدن کتاب خواندن اریک اختصاص میدهم.
The Court of Appeal set aside his conviction.
دادگاه تجدید نظر محکومیت او را لغو کرد.
In times of war people tend to set aside political differences.
در زمان جنگ، مردم تمایل دارند اختلافات سیاسی را نادیده بگیرند (کنار بگذارند).
He had some money in an account that he'd set aside for his kids.
او مقداری پول در حسابی که برای بچههایش کنار گذاشته بود؛ داشت.
Setting aside the question of cost, what do you think of the idea in principle?
اگر سوال هزینه را درنظر نگیریم، اصولاً نظر شما درباره این ایده چیست؟