در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی set down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی set down
به طور خلاصه ترجمه set down در فارسی به معانی زیر است:
نوشتن؛
تعیین کردن؛
پیاده کردن؛
فرود آوردن؛
و غیره
کاربرد set down
اگر درباره چیزی مینویسید و یا چیزی را یادداشت میکنید میتوانید از set down برای بیان آن استفاده کنید. همچنین زمانی که سعی دارید هواپیمایی را فرود آورید نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید. فعل set down یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهشکل set someone or something down و یا set down someone or something کاربرد دارد. معنی set down به فارسی عبارت است از:
(در مورد اتومبیل و یا راننده) پیاده کردن؛
نوشتن، روی کاغذ آوردن، یادداشت کردن و یا ثبت کردن؛
(قواعد، مقررات و غیره) تعیین کردن، مقرر کردن، معین کردن، بنا نهادن و یا وضع کردن؛
گذاشتن، به زمین گذاشتن و یا پایین گذاشتن؛
(هواپیما و غیره) فرود آوردن و یا به زمین نشاندن.
در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا بتوانید کاربرد و معنی این فعل را بهتر بهیاد بسپارید. فعل عبارتی set down از جمله افعال بیقاعده زبان انگلیسی است. از این رو تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل نه تنها مستلزم گرفتن ed نیست؛ بلکه از هیچ قاعده و قانونی نیز پیروی نمیکند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل بههمان شکل set down مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین شما میتوانید از setting down نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهره ببرید.
مثال برای فعل set down
Nick carries a notebook around so that he can set down any thoughts he has as soon as he has them.
نیک دفترچهای را با خود حمل میکند تا بتواند بهمحض اینکه افکاری به ذهنش رسید، آنها را یادداشت کند.
The cab set us down a long way from our hotel, and we had to walk.
تاکسی ما را با فاصله طولانی از هتلمان پیاده کرد و مجبور شدیم پیاده برویم.
My secretary will set the details down in an official company memo.
منشی من جزئیات را در یک یادداشت رسمی شرکت ثبت خواهد کرد.
Andy set the hot skillet down on the dishcloth and burned a hole in it.
اندی ماهیتابه داغ را روی زیربشقانی (پایین) گذاشت و یک سوراخ روی آن (با سوختن) ایجاد کرد..
I've got a number of suggestions so I thought I'd set them all down in a letter.
من تعدادی پیشنهاد دارم، بنابراین فکر کردم همه آنها را در یک نامه بنویسم.
I can’t set down this plane in the fog.
من نمیتوانم این هواپیما را در مِه فرود آورم.
The general duties of employers to their employees are set down in Article 4 of the Order.
وظایف عمومی کارفرمایان در قبال کارکنان خود در ماده 4 این حکم تعیین شده است.