در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی shoot up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی shoot up
به طور خلاصه ترجمه shoot up در فارسی به معانی زیر است:
بهسرعت رشد کردن؛
بهگلوله بستن؛
مواد مخدر تزریق کردن؛
و غیره
کاربرد shoot up
اگر چیزی یا کسی به سرعت رشد کرده و اندازه، تعداد و یا رتبه آن افزایش یابد میتوانید از shoot up برای بیان آن کمک بگیرید. فعل shoot up از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که جنبه محاوره، عامیانه و یا غیررسمی (informal) دارد. از این فعل بهشکل shoot someone or something up نیز در جملات استفاده میشود. معنی shoot up به فارسی عبارت است از:
بهسرعت بالا رفتن، افزایش پیدا کردن، سریع رشد کردن و یا بهسرعت زیاد شدن؛
(شعله) زبانه کشیدن؛
(بچه) قد کشیدن؛
بهگلوله بستن، شلیک کردن و یا زیر آتش گرفتن؛
ایجاد رعب و وحشت کردن در؛
(مواد مخدر) تو رگ زدن و یا تزریق کردن.
در ادامه، چند مثال انگلیسی بههمراه ترجمه فارسی هریک به شما ارائه خواهیم داد تا بتوانید کاربرد و معنی shoot up را بهخاطر بسپارید. فعل عبارتی shoot up در گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی جای دارد. این یعنی تغییر شکل آن به زمان گذشته و کامل مستلزم افزودن ed نیست. این فعل در زمان گذشته و شکل سوم بهصورت shot up مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز shooting up خواهد بود.
مثال برای فعل shoot up
Oil prices shot up by nearly forty percent when war was declared.
با اعلام جنگ، قیمت نفت نزدیک به چهل درصد افزایش یافت.
She saw a girl shooting up in the toilets.
او دختری را دید که در توالت (مواد) تزریق میکرد..
When news of the oil strike got out, the company's shares shot up in value.
وقتی خبر اعتصاب نفت منتشر شد، ارزش سهام شرکت بهسرعت بالا رفت.
I liked the scene in which the cowboy stomps into the saloon, gets drunk, and shoots the place up.
من صحنهای را دوست داشتم که در آن گاوچران وارد سالن شده، مست میشود و محل را بهگلوله میبندد.
The value of gold has really shot up since last year, and it's now much more expensive.
ارزش طلا از سال گذشته واقعاً رشد زیادی کرده است و اکنون بسیار گرانتر شده است.
The police caught him shooting up and arrested him.
پلیس او را در حال تو رگ زدن مواد مخدر گرفت و دستگیر کرد.