در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی speak out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی speak out
به طور خلاصه ترجمه speak out در فارسی به معانی زیر است:
نظرات خود را آزادانه بیان کردن؛
زبان به اعتراض گشودن؛
و غیره
کاربرد speak out
اگر نظر خود را بهصورت علنی درباره مسئلهای بیان کرده و یا مخالفت و حمایت خود را بهشکل علنی ابلاغ کنید؛ میتوانید با استفاده از speak out آن را بهتصویر بکشید. فعل speak out در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد. معنی speak out به فارسی معادل است با:
بلند صحبت کردن، با صدای رسا گفتن و یا بلند حرف زدن؛
علنا اعتراض کردن، رُک و بیپروا حرف خود را زدن، آزادانه نظرات خود را بیان کردن، شجاعانه نظر خود را مطرح کردن و یا زبان به اعتراض گشودن.
در ادامه، برای آشنایی بیشتر شما با کاربرد و معنی ،speak out چند مثال انگلیسی بههمراه ترجمه فارسی آنها ارائه خواهیم کرد. فعل عبارتی speak out جزو افعال بیقاعده زبان انگلیسی محسوب میشود که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل باید شکل آن تغییر کند. از این رو، زمان گذشته این فعل spoke out بوده و شکل سومش نیز spoken out میشود. همچنین شما میتوانید از speaking out بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل بهره ببرید.
مثال برای فعل speak out
He was arrested after he spoke out against the military government.
او پس از اینکه شجاعانه نظر خود را علیه حکومت نظامی مطرح کرد؛ دستگیر شد.
They won't hear you in the back row if you don't speak out.
اگر بلند حرف نزنید آنهایی که ردیف عقب هستند صدای شما را نمیشنوند.
The former Vice President has spoken out in defense of his policies on torturing political prisoners.
معاون سابق رئیسجمهور در دفاع از سیاستهای خود در مورد شکنجه زندانیان سیاسی نظرات خود را آزادانه بیان کرده است.
The president of a well-known human rights organization spoke out against the jailing of drug users when he was being interviewed on TV.
رئیس یک سازمان شناخته شده حقوق بشر در مصاحبه با تلویزیون، علنا به زندانی کردن مصرفکنندگان مواد مخدر اعتراض کرد.
The citizens spoke out against corruption in government.
شهروندان علیه فساد در دولت زبان بهاعتراض گشودند.
You must speak out. People need to know what you think.
باید رُک و بیپروا صحبت کنید. مردم باید نظرات شما را بدانند.