در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی stay away from آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی stay away from
به طور خلاصه ترجمه stay away from در فارسی به معانی زیر است:
دوری کردن؛
کسی را راحت گذاشتن؛
دست به چیزی نزدن؛
و غیره
کاربرد stay away from
اگر نزدیک چیزی یا شخصی نشده و از آن دوری میکنید؛ فعل stay away from میتواند این عمل را نشان دهد. فعل stay away from در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای میگیرد و بهشکل stay away from someone or something کاربرد دارد. معنی stay away from به فارسی عبارت است از:
بهجایی نرفتن؛
طرف چیزی نرفتن و یا به چیزی دست نزدن؛
دخالت نکردن در، نزدیک چیزی نشدن، پرهیز کردن از و یا دوری کردن از؛
دست از سر کسی برداشتن و یا کسی را راحت گذاشتن.
حال که با معنی stay away from آشنا شدید؛ بد نیست بدانید که خود فعل stay away به تنهایی با موارد زیر هممعنی است:
دور بودن، دور ماندن، وارد معرکه نشدن، کنار ماندن؛ کنار گود ماندن و یا کنار ایستادن.
در ادامه چند مثال به شما ارائه خواهیم داد تا بتوانید کاربرد و معنی stay away from در جمله آشنا شوید. فعل عبارتی stay away from از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که میتوان با افزودن ed به آن، زمانش را به گذشته و یا کامل تغییر داد. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل stayed away from خواهد بود. همچنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز میتوانید staying away from را بهکار ببرید.
مثال برای فعل stay away from
If a dog barks at you, stay away from it.
اگر سگی به شما پارس کرد، بهطرف آن نروید.
Parents were worried their children might catch the flu, so they told them to stay away from people who were coughing or sneezing.
والدین نگران بودند که فرزندانشان به آنفولانزا مبتلا شوند، بنابراین به آنها گفتند که از افرادی که سرفه یا عطسه میکنند دوری کنند.
Children are taught to stay away from snakes and spiders.
به کودکان آموزش داده میشود که دست به مارها و عنکبوتها نزنند.
My parents told me to stay away from her.
پدر و مادرم به من گفتند که دست از سر او بردارم.
I drink a lot of water and I stay away from greasy, heavy foods.
من آب زیادی مینوشم و از غذاهای چرب و سنگین پرهیز میکنم.
The experience was so bad that she stayed away from men for two years.
تجربه آنقدر بد بود که او دو سال از مردان دوری میکرد.