در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی stick out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی stick out
به طور خلاصه ترجمه stick out در فارسی به معانی زیر است:
بیرون زدن؛
نمایان شدن؛
بیرون آوردن؛
تا آخر تحمل کردن؛
تو چشم بودن؛
دراز کردن؛
و غیره
کاربرد stick out
اگر چیزی از لبه و یا انتهای چیز دیگری بیرون زده باشد فعل stick out میتواند چنین حالتی را بیان کند. همچنین زمانی که بخشی از بدن خود را از سایر قسمتهای آن دور کرده و یا بیرون آورید نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید. فعل stick out از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که هم بهتنهایی مورد استفاده قرار میگیرد و هم بهشکل stick out something و یا stick something out کاربرد دارد. معنی stick out در فارسی مطابق موارد زیر است:
(گوش) بیرون زده بودن و یا بادبزنی بودن؛
(زبان، سر و غیره) درآوردن، دراز کردن و یا بیرون آوردن؛
بیرون زدن، بیرون آمدن، نمایان بودن، برجسته بودن و یا مشخص بودن؛
تا آخر ادامه دادن، تاب آوردن و یا تا آخر تحمل کردن؛
تابلو بودن، تو چشم بودن و یا انگشتنما بودن.
اصطلاح stick it out یک اصطلاح عامیانه و محاورهای بوده که بهمعنی تا آخرش ادامه دادن، تا آخر تحمل کردن و یا کوتاه نیامدن است.
همچنین اصطلاح stick out for something نیز یکی دیگر از اصطلاحات عامیانه و غیررسمی بوده که معنی سر چیزی سفت ایستادن و یا تا رسیدن به چیزی دست برنداشتن کاربرد دارد.
عبارت stick out like a sore thumb در فارسی معادل است با وصله ناجوری بودن، تو چشم زدن و یا مثل گاو پیشونی سفید مشخص بودن.
اصطلاح محاورهای stick out a mile from نیز به فارسی مطابق خواهد بود با از کسی یک سروگردن بلندتر بودن.
اصطلاح stick one’s neck out نیز به معنی ریسک کردن، خود را بهخطر انداختن و یا جرئت کردن مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه به شما چند مثال از کاربرد stick out ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی stick out یکی از افعال بیقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل باید شکل آن تغییر کند. درنتیجه میتوانید از stuck out برای زمان گذشته و حالت کامل این فعل در جملات خود استفاده کنید. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز sticking out میشود.
مثال برای فعل stick out
I knew he had a gun because it was sticking out of his pocket.
میدانستم اسلحه دارد چون از جیبش بیرون میزد.
Roosters usually stick out their chests and throw back their heads as they crow.
خروسها معمولاً هنگام بانگ زدن سینههای خود را به بیرون میآورند و سر خود را به عقب میبرند.
Paul's ears stick out a little.
گوشهای پائول کمی بادبزنی هستند. (بیرونزده هستند).
If the front of your car hadn't been sticking out into traffic, the other car wouldn't have hit it.
اگر جلوی ماشین شما در ترافیک بیرون نمیآمد، ماشین دیگر به آن برخورد نمیکرد.
Dye your hair orange and you’ll really stick out in a small town like this.
موهای خود را نارنجی رنگ کنید و در شهر کوچکی مانند اینجا تابلو خواهید شد.
If a Tibetan guy sticks his tongue out, he's greeting you in the traditional Tibetan way.
اگر یک پسر تبتی زبانش را دراز کند، به روش سنتی تبتی به شما سلام میکند.
I didn’t really like the movie, but I stuck it out.
من واقعاً از فیلم خوشم نیومد، اما تا آخر آن را تحمل کردم.
The planks of wood were sticking out of his car window because they were too long to fit inside.
تختههای چوبی از شیشه ماشینش بیرون میآمدند، چون خیلی بلند بودند و داخل آن جا نمیشدند.
The defender tripped the forward by sticking out his leg.
مدافع با دراز کردن پای خود مهاجم را زمین زد.