کاربرد و معنی tear up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف tear up آشنا شوید.

tear up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی tear up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی tear up

به طور خلاصه ترجمه tear up در فارسی به معانی زیر است:

پاره کردن؛

زیر پاگذاشتن؛

اشک ریختن؛

کسی را ناراحت کردن؛

و غیره

کاربرد tear up

اگر چیزی هم‌چون یک کاغذ را پاره کرده و به چند قسمت تبدیل کنید، با استفاده از tear up می‌توانید این عمل را به‌تصویر بکشید. فعل tear up در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای می‌گیرد و به‌شکل tear something up و یا tear up something در جملات به‌چشم می‌خورد. معنی tear up به فارسی با موارد زیر معادل است:

  • (سند و غیره) پاره کردن، ریزریز کردن و یا ازبین بردن؛

  • (قرارداد و غیره) زیر پاگذاشتن؛

  • اشک ریختن، چشم‌های کسی پر از اشک شدن، اشک در چشمان کسی جمع شدن و یا اشک کسی سرازیر شدن؛

  • (شخص) کسی را بهم ریختن، نابود کردن، داغون کردن، کسی را ناراحت کردن و یا حال کسی را گرفتن.

در ادامه، چند مثال به شما ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی tear up را بهتر به‌خاطر بسپارید. فعل عبارتی tear up در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیازی نداشته و شکل آن تغییر می‌کند. درنتیجه زمان گذشته این فعل tore up بوده و شکل سومش torn up می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید از tearing up نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جملات مختلف بهره ببرید.

مثال برای فعل tear up

After you've collected the tickets, tear them up so they can't be used again.

پس از این‌که بلیط‌ها را جمع کردید، آن‌ها را پاره کنید تا دیگر قابل استفاده نباشند.

She tore up as the award was presented to her.

هنگامی که جایزه به او اهدا شد؛ اشک ریخت.

Jenny tore up the letter and threw it away.

جنی نامه را ریزریز کرد و دور انداخت.

The news of Tom’s death really tore Bill up.

خبر مرگ تام، بیل را واقعا بهم ریخت .

Some angry workers tore up their work contracts to protest the wage cuts.

برخی از کارگران خشمگین در اعتراض به کاهش دستمزد، قراردادهای کاری خود را پاره کردند.

She tore up the contract and walked out.

او قرارداد را زیر پاگذاشت و بیرون رفت.

The dog tore up the newspaper.

سگ روزنامه را ازبین برد.