در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی tie up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی tie up
به طور خلاصه ترجمه tie up در فارسی به معانی زیر است:
بستن؛
گرفتار کردن؛
سرمایهگذاری کردن؛
لنگر انداختن؛
و غیره
کاربرد tie up
اگر انتهای دو چیز را بههم گره بزنید؛ میتوانید از tie up استفاده کنید. همچنین زمانی که کسی را با چیزی مشغول و سرگرم کنید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت. علاوه بر این، زمانی که با گرفتار کردن کسی به چیزی، او را از دسترس خارج کنید نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید.
فعل tie up در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verb انگلیسی جای میگیرد که بهشکل tie someone or something up و یا tie up someone or something کاربرد دارد. علاوه بر این شما میتوانید از این فعل بهصورت be tied up (with something) نیز استفاده کنید. معنی tie up به فارسی عبارت است از:
لنگر انداختن و یا قایق را بستن؛
(قایق و غیره) بستن؛
گره زدن و یا بستن؛
(شخص) دستوپای کسی را بستن، و یا بستن؛
(شخص) گرفتار کردن، وقت کسی را گرفتن، دستوبال کسی را بستن و یا درگیر کردن؛
(پول و غیره) سرمایهگذاری کردن، خواباندن، درگیر کردن، بلوکه کردن، مسدود کردن، گیر انداختن و یا حبس کردن؛
(کار، پیشرفت و غیره) متوقف کردن، مانع کاری شدن و یا سد کردن؛
نهایی کردن، انجام دادن، بهنتیجه رساندن، قطعی کردن و یا بهپایان رساندن؛
از عبارت be tied up with میتوانید بهمعنی وابسته بودن به، رابطه نزدیکی داشتن با و یا پیوند تنگاتنگی داشتن نیز استفاده کنید.
در ادامه به شما مثالهای متنوعی ارائه خواهیم داد تا بتوانید کاربرد و معنی tie up را بهیاد بسپارید. فعل عبارتی tie up در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی است. با این حال، از آنجایی که خود tie به حرف e ختم میشود دیگر نیاز به تکرار آن نبوده و به افزودن d اکتفا میکنیم. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن tied up میشود. درخصوص اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز باید ابتدا i را به y تبدیل کرده و بعد ing را بیفزاییم و بهشکل tying up از آن استفاده کنیم.
مثال برای فعل tie up
Our two-year-old boy is learning to tie up his shoelaces.
پسر دوساله ما دارد یاد میگیرد که بند کفشهایش را ببندد.
He'll be tied up all afternoon, but he can see you tomorrow morning.
او تمام بعدازظهر گرفتار است، اما فردا صبح میتواند شما را ببیند.
Do you think it's a good idea to tie up all our production capacity, or should we keep some free for special orders?
به نظر شما این ایده خوبی است که تمام ظرفیت تولید خود را بلوکه کنیم یا باید مقداری را برای سفارشات ویژه، آزاد نگه داریم؟
The burglars had tied him up to the bed.
سارق او را به تخت بسته بود.
After wrapping the package, I tied it up with string.
پس از پیچیدن بسته، آن را با نخ بستم.
The captain tied up at the dock and sent the first mate for fuel.
کاپیتان در اسکله لنگر انداخت و اولین شاگرد را برای سوخت فرستاد.
Most of the time Gillian is tied up with day-to-day tasks like managing the office and sorting out staff issues.
اغلب اوقات، جیلیان با کارهای روزمره مانند مدیریت دفتر و مرتب کردن مسائل کارکنان وقتش گرفته میشود.
Let’s try to tie up this deal by Thursday.
بیایید سعی کنیم این معامله را تا پنجشنبه قطعی کنیم. (ببندیم)
Most of our money is tied up in long-term investments, so we don't have much cash available just now.a
بیشتر پول ما در سرمایهگذاریهای بلندمدت گیر است، بنابراین درحال حاضر پول نقد زیادی در دسترس نداریم.
I'm sorry, but you can't see Mr Wrigley today. He's tied up with staff meetings.
متاسفم، اما امروز نمیتوانید آقای ریگلی را ببینید. او درگیر جلسات کارکنان است.
Nearly all of our military forces are tied up in conflicts overseas, so we don't have many troops who are available for overseas duty.
تقریباً تمام نیروهای نظامی ما در درگیریهای خارج از کشور گرفتار شدند، بنابراین ما نیروی زیادی برای انجام وظیفه در خارج از کشور در دسترس نداریم.