در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی try on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی try on
به طور خلاصه ترجمه try on در فارسی به معانی زیر است:
پرو کردن؛
امتحان کردن؛
و غیره
کاربرد try on
اگر قبل از خرید کفش و یا لباس آن را پرو کرده تا از اندازه و سایز بودنش مطمئن شوید؛ میتوانید از try on برای بیان این کار استفاده کنید. فعل try on از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهصورت try on something و یا try something on مورد استفاده قرار میگیرد. معنی try on به فارسی عبارت است از:
(کفش و غیره) امتحان کردن و یا پوشیدن؛
(لباس) پرو کردن و یا امتحان کردن؛
تست کردن و یا امتحان کردن.
علاوه بر موارد فوق، میتوانید از try it on به معنی بپوشش و یا امتحانش کن استفاده کنید.
همچنین عبارت try it on with someone به معنی صبر کسی را امتحان کردن و یا طاقت کسی را محک زدن است.
میتوانید اصطلاح Don’t try anything on with me را به معنی سربهسر من نگذاری ها! بهکار ببرید. در ادامه به شما چند مثال از کاربرد درست و معنی try on در جمله ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی try on را هم میتوان در زمره افعال باقاعده زبان انگلیسی لحاظ کرد و هم در گروه افعال بیقاعده. این یعنی برای تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل هم باید به انتهای آن ed افزود و هم y را به i تبدیل کرد. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل tried on میشود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز trying on خواهد بود.
مثال برای فعل try on
Did he try on that shirt before he bought it? It looks too big for him.
آیا آن پیراهن را قبل از خرید پرو کرد؟ برای او خیلی بزرگ بهنظر میرسد.
Excuse me, but I'm not sure if these jeans fit me. Can I try them on?
ببخشید، اما مطمئن نیستم که این شلوار جین سایز من است یا نه. آیا میتوانم آن را امتحان کنم؟
You should try on a pair of shoes before you buy them.
باید قبل از خریدن یک جفت کفش، آنها را بپوشید.
Do you want to try on this dress?
آیا میخواهی این لباس را پرو کنی؟
The actors decided to try on the new play out of town.
بازیگران تصمیم گرفتند نمایش جدید را در خارج از شهر تست کنند.
Try on the shoes to see if they fit.
کفشها را بپوش تا ببینی اندازه هستند یا نه.