در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی turn up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی turn up
به طور خلاصه ترجمه turn up در فارسی به معانی زیر است:
زیاد کردن؛
سروکله کسی پیدا شدن؛
رخ دادن؛
پیدا کردن؛
و غیره
کاربرد turn up
اگر با فشردن دکمه و یا چرخاندن شستی، صدا، گرما و یا دیگر موارد مربوط به یک وسیله برقی را زیاد کنید میتوانید با turn up این کار را بیان کنید. همچنین وقتی فردی ناگهان سرمیرسد که انتظار آمدنش را نداشتهاید و یا از آمدنش به کسی اطلاعی نداده بود نیز میتوانید از این فعل بهره ببرید.
فعل turn up از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهصورت turn something up و یا turn up something نیز کاربرد دارد. معنی turn up به فارسی با موارد زیر معادل است:
(سهام، بورس و غیره) ترقی کردن، رشد کردن و یا بالا رفتن؛
آمدن، حاضر شدن، سروکله کسی پیدا شدن، ظاهر شدن، سررسیدن و یا کسی پیدایش شدن؛
(اتفاق) پیش آمدن، روی دادن، اتفاق افتادن، رخ دادن و یا افتادن؛
(موقعیت) بهدست آمدن و یا پیدا شدن؛
بالا زدن، بالا آوردن و یا بلند کردن؛
پیدا شدن؛
(شلوار و غیره) تا زدن، کوتاه کردن و یا تو زدن؛
(شی) از زیر خاک درآوردن و یا پیدا کردن؛
(خاک، زمین و غیره) زیرورو کردن، شخم زدن و یا بیل زدن؛
(رادیو، تلویزیون و غیره) بلند کردن، زیاد کردن و یا صدای چیزی را بلند کردن؛
(اجاق، حرارت و غیره) زیاد کردن؛
پیدا کردن و یا بهدست آوردن.
علاوه بر موارد فوق؛ میتوانید از !Turn it up در حالت محاوره و غیررسمی به معنی بس کن! و یا بسه! استفاده کنید. در ادامه با ذکر مثالهای مختلف، بهتر با کاربرد و معنی turn up آشنا خواهید شد.
فعل عبارتی turn up از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم آن turned up میشود. همچنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل داشتید نیز میتوانید turning up را بهکار ببرید.
مثال برای فعل turn up
If you can't hear the TV, turn it up a bit.
اگر صدای تلویزیون را نمیشنوید، کمی آن را بلند کنید.
Everyone was surprised when Harry's ex-wife turned up at his wedding.
وقتی همسر سابق هری در مراسم عروسی او حاضر شد، همه شگفتزده شدند.
This job turned up just when I needed it.
این کار درست زمانی که به آن نیاز داشتم پیدا شد.
You could always turn the sleeves up.
همیشه میتوانی آستینها را کوتاه کنی.
Could you turn up the heater, please? It's getting cold here.
میشه لطفا بخاری را زیاد کنید؟ اینجا داره سرد میشه.
Thousands of fans turned up at the airport to welcome the team back home.
سروکله هزاران هوادار در فرودگاه پیدا شد تا از بازگشت تیم به خانه استقبال کنند.
The missing letter eventually turned up inside a book.
نامه گمشده در نهایت داخل یک کتاب پیدا شد.
She said she'd let me know if anything new turned up.
او گفت اگر چیز جدیدی پیش آمد به من اطلاع خواهد داد.
Kareem turned up the TV because he'd been finding it difficult to understand.
کریم صدای تلویزیون را بلند کرد زیرا فهمیدن آن برایش سخت بود.
They turned up at the hotel one morning and asked if they could get a room.
آنها یک روز صبح در هتل پیدایشان شد و پرسیدند که آیا میتوانند یک اتاق بگیرند.