دربارهی این فصل:
این فصل شامل 7 داستان انگلیسی زیر است:
مردی تکهی طلایی داشت که آن را زیر درختی قایم کرده بود. هر روز آن را میدید و خوشحال بود. تا اینکه یک دزد آن تکهی طلا را دزدید. واکنش این مرد را در این داستان بخوانید.
رز دختر فقیری بود که عاشق نقاشی بود. روزی پیرزنی به وی یک قلممو میدهد که اصلا یک قلمموی عادی نبود. به نظر شما رز با این قلممو چکار می کند؟
فلورانس نایتینگل پرستاری بود که در قرن 19 جان انسانهای زیادی را نجات داد. وی در انگلستان مدالی با عنوان نشان شایستگی دریافت نمود. او اولین زنی بود که این افتخار نصیبش می شد.
اسحاق نیوتون یکی از برجستهترین ریاضیدانان و فیزیکدانان طول تاریخ است که در این داستان به خلاصه ای از زندگی ایشان میپردازیم.
جک از دوشیدن شیر گاوشان خسته شده است. بنابراین تصمیم میگیرد که در بازار آن را بفروشد. در راه بازار دستفروشی وی را میبیند و جک را متقاعد میکند که گاو را به تعدادی لوبیای جادویی بفروشد.
داستان چوپان دروغگو را همه در دوران ابتدایی در کتاب فارسی خواندهاند. این داستان در رابطه با پسرک چوپانی بود که سربهسر اهالی روستا میگذاشت. و وقتیکه واقعاً هیچ گرگی به گلهاش حمله نکرده بود، داد میزد گرگ که اهالی روستا به آنجا بیایند و وی به آنها بخندد.
سیندرلا دختر خوشقلبی بود که مادر خود را در کودکی از دست داد. پدرش بعد از مدتی با یک زن بداخلاق ازدواج میکند و این زن نامادری سیندرلا میشود. نامادری سیندرلا خیلی به وی سخت میگیرد و همهی کارهای سخت خانه را به او میدهد.