جشنواره روز مرگ
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: دروس پایهی انگلیسی بدون تلاش / فصل: جشنواره روز مرگ / درس: جشنواره روز مرگسرفصل های مهم
جشنواره روز مرگ
توضیح مختصر
در درس امروز با جشنوارهای در ونزوئلا آشنا میشوید که مردم همهساله در کنار قبرستان اجدادشان به جشن و شادی میپردازند.
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
Day of the Dead - Main Audio
I arrive in Guatemala on The Day of the Dead, November 1st. I’m curious about this holiday, so I go to the cemetery to see what’s happening. What I find is quite interesting.
The atmosphere is like a party. There are people everywhere. Families are sitting around the graves of their dead ancestors. They clean the graves and add fresh flowers. I walk to the cemetery and admire the beauty of all the colorful flowers.
There is also color in the sky, because many kids are flying kites. Some families are having a picnic next to the graves. They eat, drink, and chat together. People laugh and smile.
In the United States, cemeteries are always somber. We certainly never have festivals or parties next to graves. We don’t laugh or play music or fly kites in cemeteries either.
I find that I prefer the Guatemalan approach. I like the way they remember and celebrate those who have passed away. I like that they acknowledge death, instead of denying it the way Americans do. I like that there is life, as well as death, in their cemeteries.
Guatemalans call it “The Day of the Dead”, but it is also a day to appreciate life.
ترجمهی درس
روز مرگ - درس اصلی
من یکم نوامبر در «روز مرگ» به گواتمالا رسیدم. من نسبت به این روز تعطیل کنجکاو هستم، پس به قبرستان میروم تا ببینم چه میگذرد. چیزی که متوجه شدم بسیار جالب است.
جَو آنجا مثل مهمانی است. همهجا پر از مردم است. خانوادهها کنار قبرهای اجداد ازدسترفتهشان نشستهاند. قبرها را تمیز میکنند و بر روی آنها گلهای تازه میگذارند. من در قبرستان راه میروم و زیبایی تمام گلهای رنگارنگ را میستایم.
در آسمان هم رنگ هست، چرا که خیلی از کودکان دارند بادبادک هوا میکنند. بعضی خانوادهها کنار قبرها پیکنیک به راه انداختهاند. میخورند، مینوشند و با هم صحبت میکنند. مردم میخندند و لبخند میزنند.
در ایالات متحده، قبرستانها همیشه غمآلودند. ما مطمئناً هیچگاه جشنوارهها و مهمانیهایی کنار قبرها نداریم. در قبرستانها نمیخندیم یا موسیقی نمینوازیم یا بادبادک هوا نمیکنیم.
متوجه شدم که نگرش گواتمالاییها را ترجیح میدهم. روش آنها برای بهیادآوری و تجلیل کردن آنهایی که از دنیا رفتهاند را میپسندم. من این را دوست دارم که آنها مرگ را قبول میکنند بهجای اینکه همانند آمریکاییها آن را رد کنند. اینکه در قبرستانهایشان هم زندگی وجود دارد و هم مرگ را دوست دارم.
گواتمالاییها به آن روز مرگ میگویند، ولی این روز، روزی است که از زندگی هم قدردانی کنند.