داستان انگلیسی خانواده یونانی
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: دروس پایهی انگلیسی بدون تلاش / فصل: خانواده یونانی / درس: داستان انگلیسی خانواده یونانیسرفصل های مهم
داستان انگلیسی خانواده یونانی
توضیح مختصر
در داستان امروز با خانمی آشنا میشوید که از شرایط بدی که خانوادهی شوهرش برایش فراهم ساختهاند بسیار ناراحت و دلخور است.
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
Greek Family - Main Audio
WOMAN WILL NEVER BE GREEK ENOUGH FOR HUSBAND’S FAMILY
DEAR ABBY:
I married a Greek man whose family never accepted me. Being young and naive, I tried everything to fit in, converting from Catholicism to the Greek Orthodox faith, attending all family functions, including them in our lives. It was never enough.
My husband and I traveled to Crete with his family to visit his relatives there, and some extended family members refused to share the dinner table with me because I was not Greek. One of those family members was a priest!
Our daughter, “Athena,” was born four years later. What broke the camel’s back for me was a Christmas dinner when she was 6. My father-in-law gave cards with $100 to all the grandchildren of Greek heritage. Athena received nothing and cried for hours wanting to know why her grandfather didn’t love her. My husband just tried to stay neutral.
Abby, how far should someone have to go to fit in with their husband’s family?
– IRISH AGAIN IN NEW HAMPSHIRE
ترجمهی درس
خانواده یونانی - داستان اصلی
خانومی که به قدر کافی برای خانوادهی همسرش یونانی نخواهد شد.
اَبی عزیز:
من با مردی یونانی ازدواج کردم که خانوادهاش هرگز من را قبول نکردند. درحالیکه جوان و کمتجربه بودم همه چیز را امتحان کردم تا سازگار شوم، از تغییر مذهب کاتولیک به ارتودوکس یونانی گرفته تا شرکت در تمام جشنهای خانوادگی، و وارد کردن آنها در زندگیمان. هرگز کافی نبود.
همسرم و من به همراه خانوادهاش به کریت سفر کردیم تا خویشاوندانشان را آنجا ملاقات کنیم، و بعضی از فامیلهای او از به اشتراک گذاشتن میز شام با من امتناع کردند چون یونانی نبودم. یکی از آن اعضای خانواده کشیش بود!
دختر ما «آتنا» چهار سال بعد به دنیا آمد. چیزی که کاسهی صبر من را لبریز کرد این بود که در شام کریسمس وقتی بود که دخترم ۶ سال داشت. پدر شوهرم به تمام نوههای یونانیالاصل کارتهایی با ۱۰۰ دلار داد. آتنا هیچ دریافت نکرد و ساعتها گریه کرد چرا که میخواست بداند چرا پدربزرگش او را دوست ندارد. شوهرم فقط سعی میکند بیطرف باشد.
اَبی، یک شخص چقدر باید تلاش کند تا با خانوادهی شوهرش سازگار شود؟
امضا: با تجدید احترام ایرلندی از ایالت نیوهمپشایر.