سرفصل های مهم
اعتبار
توضیح مختصر
درس اصلی
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
فایل صوتی
متن انگلیسی درس
Validation
I’m sitting at the table in my apartment, looking out the window. I turn back to the papers stacked in front of me. “Interesting”, I say, “very interesting”.
I glance over the test scores again– the pre-test numbers, the post-test numbers, and the amount each student improved.
“Good, good”, I say as I notice that all of the students improved over the course of the semester. All the post-test scores are higher than the pre-test scores.
Most students improved by a couple of points… but my eyes are drawn to two sets of numbers… two names: Kyoung and Jin. These two students improved dramatically more than all of the others. Their post-test scores show a big jump.
“What did they do differently?”, I ask myself.
At the final class, I ask them. Since all of the students had the same inclass experience, I focus on what they did outside of class. Most students followed traditional study methods. They studied textbooks. They used vocabulary books. They went to traditional English (ESL) classes.
But Kyoung and Jin followed a different approach. In fact, they actually followed the method I continually harangued the class about. They focused on repeated listening and reading for fun.
Both students said they took my advice seriously and therefore listened to English podcasts and audio articles 1-2 hours every day. Kyoung joined The Linguist and faithfully uses their system.
Both students also read for fun– mostly “easy” materials such as “National Geographic For Kids”, adolescent novels, etc.
In TESOL (Teaching English to Speakers of Other Languages) jargon, these two exceptional students followed an “input-based approach”. The bulk of their study time was spent reading and listening to understandable and interesting English materials.
Most students and schools follow an “analysis-based approach”. The bulk of their time is spent analyzing the language, breaking it apart, memorizing grammar rules, and doing drills.
Plenty of research shows that input-based methods are faster and more effective than analysis-based methods. I knew this, which is why I always nag and cajole my students to focus on comprehensible input. But it was still thrilling to see this knowledge illustrated quantitatively, in such dramatic fashion, by my own students.
The truly interesting part is that the pre and post-test I gave them (The Michigan Test) measures listening, vocabulary, and grammar. I’m not surprised that Kyoung and Jin improved their listening skill. But that section was only 20% of the test. The remaining 80% tested both vocabulary and grammar.
In other words, their vocabulary improved dramatically faster than the students who specifically studied vocabulary books and lists. Their grammar improved dramatically faster than the students who specifically studied grammar textbooks.
This is not an isolated incident. Many research studies replicate these findings (see www.sdkrashen.com for the most thorough summary of these).
In study after study, input-based approaches beat analysis-based approaches, as measured by general English tests, such as the TOEFL, TOEIC, or Michigan Test. These tests measure vocabulary, grammar, listening, and in some cases, speaking and writing.
Though I’m aware of this research, I’ve never seen this phenomenon so starkly illustrated in person in a quantitative way. Mostly because I’ve never had the opportunity to pre and post-test my students.
These results are a small but powerful validation of my own teaching approach; and the methods I continually exhort my students to follow.
I will now carry this plea to you: Do not analyze English. Do not use analysis-based methods. Do not rely on textbooks. Do not focus on grammar rules.
Use an input-based method. Listen to understandable English. Listen repeatedly. Listen one hour every day and listen every day.
And read. Read a lot. But don’t read textbooks. Read easy materials that are fun and interesting to you.
Many students, for some reason, don’t follow my advice. But those who do, such as Kyoung and Jin, improve much more quickly than those who don’t. Follow this method, and you too will improve faster, just like Kyoung and Jin.
ترجمهی درس
اعتبار
پشت میز آپارتمانم نشستهام و از پنجره به بیرون نگاه میکنم. برمیگردم به سمت کاغذهایی که جلوی من چیده شدهاند. میگویم: «جالبه، خیلی جالبه».
نگاهی دوباره به نمرات آزمون میاندازم– اعداد پیشآزمون، اعداد پسآزمون و میزان پیشرفت هر دانش آموز.
همانطور که متوجه میشوم که همهی دانشجوها در طول دورهی ترم پیشرفت کردند، میگویم: «خوبه، خوبه». تمام نمرات پسآزمون بالاتر از نمرات پیشآزمون هستند.
اکثر دانشجوها با چند امتیاز پیشرفت کردند… اما نگاه من به دو سری اعداد جلب شدهاست… دو نام: کیونگ و جین. این دو دانشجو بیشتر از بقیه پیشرفت چشمگیری داشتهاند. نمرات پسآزمون آنها جهش بزرگی را نشان میدهد.
از خودم میپرسم.: «آنها چه چیزی را متفاوت انجام دادند؟»
در کلاس آخر از آنها میپرسم. از آنجایی که همهی دانشجوها تجربهی کلاسهای یکسان داشتند، من روی آنچه خارج از کلاس انجام دادند تمرکز میکنم. بیشترِ دانشجوها روشهای سنتی درس خواندن را دنبال کردند. آنها کتابهای درسی را مطالعه کردند. آنها از کتابهای واژگان استفاده کردند. آنها به کلاسهای سنتی انگلیسی (ESL) رفتند.
اما کیونگ و جین روش دیگری را دنبال کردند. در واقع، آنها در واقع از روشی پیروی کردند که من بهطور مداوم دربارهی آنها در کلاس نصیحت میکردم. آنها بر روی گوش دادن و خواندن مکرر برای سرگرمی تمرکز داشتند.
هر دو دانشجو گفتند که توصیههای من را جدی گرفتند و بنابراین هر روز ۱ تا ۲ ساعت به پادکستها و مقالههای صوتی انگلیسی گوش دادند. کیونگ به زبانشناس پیوست و وفادارانه از سیستم آنها استفاده میکند.
هر دو دانشجو همچنین برای سرگرمی درس میخوانند– بیشتر مطالب «آسان» مثل «نشنال جیوگرافیک برای بچهها»، رمانهای نوجوانان و غیره را میخوانند.
در اصطلاحات تیسول (آموزش انگلیسی به افراد با زبانهای دیگر)، این دو دانشجو استثنایی «روش متکی بر ورودی» را دنبال کردند. بیشترِ وقت مطالعهی آنها صرف خواندن و گوش دادن به مطالب قابلفهم و جالب انگلیسی بود.
بیشترِ دانشجوها و مدارس از «روش متکی بر تحلیل» پیروی میکنند. بیشترِ وقت آنها به تحلیل زبان، از هم گسیختن آن، حفظ قوانین گرامر و انجام تمرینات اختصاص مییابد.
تحقیقات فراوان نشان میدهد که روشهای متکی بر ورودی سریعتر و مؤثرتر از روشهای میکی بر تحلیل هستند. من این را میدانستم، بههمین دلیل همیشه به دانشجوهایم نق میزنم و آنها را متقاعد میکردم تا روی ورودی قابل درک تمرکز کنند. اما بازهم دیدن اینکه این دانش توسط دانشجوهای خودم به شکلی چشمگیر نشان داده شدهاست، هنوز هم هیجانانگیز است.
قسمت واقعاً جالب این است که پیشآزمون و پسآزمونی که از آنها گرفتم (آزمون میشیگان) گوش دادن، واژگان و گرامر را اندازهگیری میکند. من تعجب نمیکنم که کیونگ و جین مهارت شنیداریشان را بهبود دادهاند. اما این بخش فقط ۲۰٪ آزمون بود. ٪۸۰ باقیمانده هم واژگان و هم گرامر را محک زد.
به عبارت دیگر، واژگان آنها سریعتر از دانشجوهایی که بهطور خاص کتابها و لیستهای واژگان را مطالعه میکردند، پیشرفت چشمگیری پیدا کرد. گرامر آنها سریعتر از دانشجوهایی که بهطور خاص کتابهای درسی گرامر مطالعه میکردند، پیشرفت چشمگیری داشت.
این اتفاق جداگانهای نیست. بسیاری از مطالعات تحقیقاتی این یافتهها را تکرار میکنند (برای خلاصهی دقیقتر این موارد به www.sdkrashen.com مراجعه کنید).
در مطالعه پس از مطالعه، روشهای متکی بر ورودی، روشهای متکی بر تحلیل را شکست میدهند، همانطور که توسط آزمونهای انگلیسی عمومی مانند آزمونهای توفل، توئیک یا میشیگان اندازهگیری میشود. این آزمونها واژگان، دستور زبان، گوش دادن و در بعضی موارد، گفتار و نوشتار را اندازه میگیرند.
اگرچه من از این تحقیق مطلع هستم، اما هرگز ندیدهام که این پدیده بهصورت کمّی و بهشدت در شخص نشان داده شود. بیشتر بهاین دلیل است که من هرگز فرصتی برای پیش و پسآزمون دانشجوهایم نداشتهام.
این نتایج اعتبار کم اما قدرتمندی از روش تدریس من است؛ و روشهایی که من بهطور مداوم دانشجوهایم را تشویق میکنم تا از آنها پیروی کنند.
اکنون این تمنا را از شما دارم: انگلیسی را تحلیل نکنید. از روشهای متکی بر تحلیل استفاده نکنید. به کتابهای درسی تکیه نکنید. روی قوانین گرامر تمرکز نکنید.
از روشی متکی بر ورودی استفاده کنید. به انگلیسی قابلفهم گوش دهید. بارها گوش دهید. هر روز یک ساعت گوش دهید و هر روز گوش دهید.
و بخوانید. زیاد بخوانید. اما کتابهای درسی را نخوانید. مطالب آسان را که برای شما خوشایند و جالب هستند بخوانید.
بنا به دلایلی، خیلی از دانشجوها توصیهی من را پیروی نمیکنند. اما کسانی که این کار را میکنند، مانند کیونگ و جین، خیلی سریعتر از کسانی که این کار را نمیکنند، پیشرفت میکنند. این روش را دنبال کنید و شما نیز مانند کیونگ و جین سریعتر پیشرفت خواهید کرد.