خلاصه کتاب رایگان اسپارک اثر انجی مورگان

Spark Summary

خلاصه کتاب اسپارک

1-Sentence-Summary: Spark teaches you how to become an influential, unfireable asset to your team at work by taking on the role of a leader regardless of your position, utilizing the power of creative thinking to make better decisions, and learning how to be more self-aware and humble.

خلاصه کتاب اسپارک در یک جمله: کتاب Spark به شما می‌آموزد که چگونه با بر عهده گرفتن نقش یک رهبر بدون در نظر گرفتن موقعیت خود، استفاده از قدرت تفکر خلاق برای تصمیم‌گیری بهتر و یادگیری این که چگونه بیشتر آگاه و متواضع باشید، به یک دارایی تاثیرگذار و غیرقابل جایگزین برای تیم خود تبدیل شوید.

نکته: کلمه SPARK سرواژه‌های کلمات

• Share Information.

• Play to Strengths.

• Ask for Input and Appreciate Different Ideas.

• Recognize and Respond to Individual Needs

Favorite quote from the author:

نقل‌قول موردعلاقه نویسنده:

If I tell you to picture a leader, you probably envision a high-ranking person with a high-paying salary. Great leaders are often only thought of as a rare breed who possesses a natural talent for leadership and is great at wielding power.

اگر به شما بگویم که یک رهبر را تصور کنید، احتمالا فردی عالی‌رتبه با حقوق زیاد را تصور می‌کنید. رهبران بزرگ اغلب فقط به عنوان یک نژاد کمیاب در نظر گرفته می‌شوند که استعداد طبیعی برای رهبری دارند و در به کارگیری قدرت عالی هستند.

But the truth is, a good leader isn’t defined by what job they hold. A good leader is a good leader because of the way they act. A leader doesn’t need to be at the executive level; they can create a spark no matter what level they are at by their innovation and commitment that inspires others.

اما حقیقت این است که یک رهبر خوب با شغلی که دارد تعریف نمی‌شود. یک رهبر خوب به دلیل نحوه عملکردش یک رهبر خوب است. یک رهبر نیازی به حضور در سطح اجرایی ندارد. آن‌ها می‌توانند با نوآوری و تعهد خود که الهام‌بخش دیگران است، بدون توجه به سطحی که در آن هستند، جرقه‌ای ایجاد کنند.

In the book Spark: How to Lead Yourself and Others to Greater Success by Angie Morgan, Courtney Lynch, and Sean Lynch, the authors give a comprehensive guide on how you can quickly become your organization’s most valuable asset.

در کتاب «جرقه: چگونه خود و دیگران را به سمت موفقیت بزرگ‌تر هدایت کنیم» اثر انجی مورگان، کورتنی لینچ و شان لینچ، نویسندگان کتاب، راهنمای جامعی در مورد این که چگونه می‌توانید به سرعت به با ارزش‌ترین دارایی سازمان خود تبدیل شوید، ارائه می‌دهند.

It doesn’t matter if you’re an administrative assistant or an executive officer— you have the power to inspire those around you and create a so-called spark within your organization that will make those around you to the next level.

فرقی نمی‌کند که یک دستیار اداری باشید یا یک افسر اجرایی، شما این قدرت را دارید که از اطرافیان خود الهام بگیرید و به اصطلاح جرقه‌ای را در سازمان خود ایجاد کنید که اطرافیان شما را به سطح بالاتری برساند.

These are 3 of the best lessons the book teaches:

1. Anyone can be an inspirational leader – a spark, regardless of their title.

2. Sparks make better decisions and connect with others more deeply because they think creatively.

3. If you want to be a spark, learn to admit when you’re wrong, serve others, and become self-aware.

این‌ها ۳ تا از بهترین درس‌هایی است که کتاب آموزش می‌دهد:

۱. هر کسی می‌تواند یک رهبر الهام‌بخش باشد - یک جرقه، صرف نظر از عنوانش.

۲. رهبرها تصمیمات بهتری می‌گیرند و عمیق‌تر با دیگران ارتباط برقرار می کنند زیرا خلاقانه فکر می کنند.

۳. اگر می‌خواهید یک رهبر باشید، یاد بگیرید که به اشتباه خود اعتراف کنید، به دیگران خدمت کنید و خودآگاه شوید.

Let’s dive right in!

بیایید وارد مطالب کتاب شویم.

Lesson 1: You can be a spark even if you don’t have a leadership title.

درس ۱: شما می‌توانید رهبر باشید حتی اگر عنوان رهبری نداشته باشید.

Typically, leadership training is reserved for those with higher-up job titles like managers. But what would you think if an organization started offering it to every employee– salespeople, janitors, or mail clerks? Many people would say it would be a waste of company resources.

به طور معمول، آموزش رهبری برای کسانی که عناوین شغلی بالاتری مانند مدیران دارند، رزرو می‌شود. اما اگر یک سازمان شروع به ارائه آن به هر کارمند – فروشندگان، سرایداران، یا کارمندان پست کند، چه فکری می‌کنید؟ بسیاری از مردم خواهند گفت که این اتلاف منابع شرکت است.

This is why most businesses only do this training for people who are promoted to managerial positions. But what they’re missing is that leadership skills aren’t only useful for managers because there can be leaders on any level of an organization.

به همین دلیل است که اکثر مشاغل این آموزش را فقط برای افرادی انجام می‌دهند که به سِمت‌های مدیریتی ارتقا یافته‌اند. اما چیزی که آن‌ها از دست می‌دهند این است که مهارت‌های رهبری فقط برای مدیران مفید نیست، زیرا در هر سطحی از سازمان رهبرانی می‌توانند وجود داشته باشند.

These true leaders are what the authors call sparks because they create sparks that inspire others within the organization. These people take action and want to make things better. Sparks are at every level.

این رهبران واقعی همان چیزی هستند که نویسندگان آن را جرقه می‌نامند؛ زیرا جرقه‌هایی را ایجاد می‌کنند که الهام‌بخش دیگران در سازمان است. این افراد دست به کار می‌شوند و می‌خواهند اوضاع را بهتر کنند. جرقه‌ها در هر سطحی وجود دارند.

Angie Morgan, one of the authors, tells a story of a woman she worked with at a pharmaceutical company. She had great communication skills, knew what she was doing, and exceeded sales quotas. People loved working with her and saw her as a role model.

انجی مورگان، یکی از نویسندگان، داستان زنی را تعریف می‌کند که در یک شرکت داروسازی با او کار می‌کرد. او مهارت‌های ارتباطی بالایی داشت، می‌دانست چه کاری انجام می‌دهد و از سهمیه‌های فروش فراتر رفت. مردم کار کردن با او را دوست داشتند و او را به عنوان یک الگو می‌دیدند.

When Morgan complimented her on her leadership, the coworker said she was an employee. But Morgan felt that a spark like her was much more than her job title. She was the kind of spark companies need more of. If companies want to stay competitive and innovative, they need to have employees that ignite inspiration on every level.

وقتی مورگان از رهبری‌اش تعریف کرد، همکارش گفت که او یک کارمند است. اما مورگان احساس می‌کرد که الهام‌بخشی او، بسیار بیشتر از عنوان شغلی وی است. او از آن نوع رهبرهایی بود که شرکت‌ها بیشتر به او نیاز داشتند. اگر شرکت‌ها می‌خواهند رقابتی و نوآور بمانند، باید کارکنانی داشته باشند که در هر سطحی الهام‌بخش باشند.

Lesson 2: Being a spark means connecting with others more deeply and making better decisions.

درس ۲: رهبر بودن یعنی ارتباط عمیق‌تر با دیگران و تصمیم‌گیری بهتر.

Imagine you get in an argument with a coworker. Are you likely to sit down next to him in the break room that day? Probably not because most of us avoid awkward situations like the plague. But a spark would make the most of the situation.

تصور کنید با یکی از همکارها درگیر شده‌اید. آیا احتمال دارد آن روز در اتاق استراحت کنار او بنشینید؟ احتمالا نه؛ به این دلیل که اکثر ما از موقعیت‌های ناخوشایند مانند طاعون اجتناب می‌کنیم. اما یک رهبر از این موقعیت نهایت استفاده را می‌کرد.

A spark employs cognitive flexibility when fixing a problem. Instead of avoiding confrontations at all costs. Cognitive flexibility means altering your typical thinking patterns to find new solutions to problems. An example of cognitive flexibility would be thinking of other ways to toast your bread if your toaster breaks, such as using the oven.

یک رهبر هنگام رفع مشکل از انعطاف‌پذیری شناختی استفاده می‌کند. به جای پرهیز از درگیری به هر قیمتی. انعطاف‌پذیری شناختی به معنای تغییر الگوهای تفکر معمولی در یافتن راه‌حل‌های جدید برای مشکلات است. نمونه‌ای از انعطاف‌پذیری شناختی، فکر کردن به راه‌های دیگری برای برشته کردن نان در صورت خراب شدن توستر است؛ مانند استفاده از فر.

The author used cognitive flexibility when she struggled with a colleague who she thought was overly sensitive and stubborn. One day, she decided to see the colleague from a different angle. She realized maybe she was communicating with the colleague too harshly when she gave feedback. So she changed the way she spoke to the colleague, and they formed a successful workplace relationship.

نویسنده هنگامی که با همکار خود که فکر می‌کرد بیش از حد حساس و سرسخت بود، درگیر شد، از انعطاف‌پذیری شناختی استفاده کرد. یک روز تصمیم گرفت همکار را از زاویه دیگری ببیند. وقتی بازخورد داد، متوجه شد که شاید خیلی خشن با همکارش ارتباط برقرار کرده است. بنابراین او نحوه صحبت خود را با همکار خود تغییر داد و آن‌ها یک رابطه موفق در محل کار ایجاد کردند.

Another quality of a spark is that they have cognitive discipline. This means slowing down your thinking and halting instinctive reactions to have a more effective and intelligent response.

یکی دیگر از ویژگی‌های یک رهبر این است که آن‌ها دارای نظم و انضباط شناختی هستند. این به این معنی است که تفکر خود را آرام و واکنش‌های غریزی را متوقف کنید تا پاسخی موثرتر و هوشمندانه‌تری به دست آورید.

When we use this at work, our performance will improve. An example of where you can use it is when you receive criticism in the workplace. Many of us like to get indignant and defensive. But all this does is make things worse. Spark trains themselves to respond constructively and ask for ways they can improve.

وقتی از این [روش] در محل کار استفاده می‌کنیم، عملکرد ما بهبود می‌یابد. نمونه‌ای از مواردی که می‌توانید از آن روش استفاده کنید، زمانی است که در محل کار مورد انتقاد قرار می‌گیرید. بسیاری از ما دوست داریم عصبانی و تدافعی شویم. اما تمام این کارها اوضاع را بدتر می‌کند. رهبران خودشان را آموزش می‌دهند تا به طور سازنده پاسخ دهند و راه‌هایی را که می‌تواند باعث بهبودشان شود را جویا می‌شوند.

Lesson 3: Becoming a spark requires that you become self-aware, serve others, and have a willingness to admit when you’re wrong.

درس ۳: تبدیل شدن به یک رهبر مستلزم آن است که خودآگاه شوید، به دیگران خدمت کنید و تمایل داشته باشید که اشتباه خود را بپذیرید.

People love to pass the blame on to others. For example, when we get a bad grade, we blame the teacher. And it’s natural. It turns out, when we see something as a threat, we divert blame as a survival mechanism.

مردم دوست دارند تقصیر را به گردن دیگران بیندازند. مثلا وقتی نمره بد می‌گیریم معلم را مقصر می‌دانیم. و این موضوع هم طبیعی است. وقتی چیزی را به عنوان یک تهدید می‌بینیم، معلوم می‌شود سرزنش را به عنوان یک مکانیسم بقا منحرف می‌کنیم.

But a spark realizes that they need to fight through this natural tendency to deflect the blame and take responsibility. When a boss says their performance has been sub-par lately, instead of blaming the company for new policies, a spark will accept they are probably at least partly responsible. They quickly accept that there is a problem and work hard to ensure it gets fixed.

اما یک رهبر متوجه می‌شود که آن‌ها باید از طریق این تمایل طبیعی مبارزه کنند تا سرزنش را منحرف کنند و مسئولیت [کار یا اشتباهشان] را بر عهده بگیرند. هنگامی که یک رئیس می‌گوید عملکرد آن‌ها اخیرا پایین‌تر از حد معمول بوده است، یک رهبر به جای سرزنش شرکت برای سیاست‌های جدید، می‌پذیرد که احتمالا حداقل تا حدی مسئول [این عملکرد ضعیف] هستند. آن‌ها به سرعت می‌پذیرند که مشکلی وجود دارد و سخت تلاش می‌کنند تا از رفع شدن آن اطمینان حاصل کنند.

Another quality of a spark is that they want to help others succeed too. They do best when they can focus on teamwork, and there is a strong sense of community. A spark won’t wait for someone to ask for help. They are always striving to be aware of the needs of people around them.

یکی دیگر از ویژگی‌های رهبر این است که آن‌ها می‌خواهند به دیگران نیز کمک کنند تا موفق شوند. آن‌ها زمانی که بتوانند روی کار تیمی تمرکز کنند و یک حس اجتماعی قوی وجود داشته باشد، بهترینشان را انجام می‌دهند. یک رهبر منتظر نمی‌ماند تا کسی درخواست کمک کند. آن‌ها همیشه در تلاش هستند تا از نیازهای اطرافیان خود آگاه باشند.

Sparks also is aware of their shortcomings and learns from difficulties. Often in job interviews, rather than hear about why you’re so qualified, interviewers like to get a gauge of how you handle obstacles. The ability to learn and rebound is an essential and invaluable leadership skill.

رهبران نیز از کاستی‌های خود آگاه هستند و از مشکلات درس می‌گیرند. اغلب در مصاحبه‌های شغلی، مصاحبه‌کنندگان دوست دارند به جای شنیدن این که چرا شما اینقدر واجد شرایط هستید، معیاری از نحوه برخورد شما با موانع به دست آورند. توانایی یادگیری و بازگشت مجدد [پس از برخورد با مانع] یک مهارت ضروری و ارزشمند در رهبری است.

So become acquainted with your past and see what unique abilities you have that helped you overcome challenges. Try to remember these whenever you are presented with a new challenge.

پس با گذشته خود آشنا شوید و ببینید چه توانایی‌های منحصر‌به‌فردی دارید که به شما در غلبه بر چالش‌ها کمک کرده است. سعی کنید هر زمان که با چالش جدیدی مواجه شدید این موارد را به خاطر بسپارید.

Spark Review

مروری بر کتاب اسپارک

What a fascinating book and idea! Spark has me filled with energy just thinking about all these new ideas I have to be a better leader. I hope everybody gets a chance to read this, I think it’ll be a game-changer for sure!

چه کتاب و ایده جذابی! اسپارک من را با فکر کردن به همه این ایده‌های جدید سرشار از انرژی می‌کند تا رهبر بهتری باشم. امیدوارم همه فرصت خواندن این کتاب را داشته باشند؛ مطمئنا فکر می‌کنم این کتاب بازی (زندگی) را تغییر می‌دهد!

Who would I recommend the Spark summary to?

کتاب اسپارک را به چه کسی توصیه می‌کنم؟

The 36-year-old who just got into their first management position, the 18-year-old who wants to be a leader someday, and everybody who wants to level up their career whether or not they are a leader.

جوان ۳۶ ساله‌ای که به‌تازگی به اولین موقعیت مدیریتی خود رسیده است، جوان ۱۸ ساله‌ای که می‌خواهد روزی یک رهبر شود و همه کسانی که می‌خواهند سطح حرفه خود را ارتقا دهند، چه رهبر باشند و چه نباشند.