بسته ی پنجم

درباره‌ی این فصل:

این فصل شامل 10 داستان انگلیسی زیر است:

اولین داستان کوتاه انگلیسی در رابطه با بالشتی که به بچه‌ها می‌گفت که آیا کارهای خوب انجام داده‌اند یا خیر.

این داستان کوتاه انگلیسی در رابطه با عنکبوتی است که دل‌بستگی زیادی به تار خود داشت. آن‌قدر دل‌بستگی پیدا کرده بود که نزدیک بود به خاطر آن جان خود را از دست بدهد.

این داستان کوتاه انگلیسی در رابطه با پسربچه‌ای است که از سبزی بدش می‌آمد. اما به‌طور اتفاقی با یک کلم آشنا می‌شود و می‌فهمد که چقدر کلم می‌تواند برای سلامتی مفید باشد.

خروس، اردک، و پری دریایی داستانی در رابطه بااهمیت یادگیری و اینکه برای یادگیری هر چیزی بایستی استقامت به خرج داد و شجاع بود؛ داستانی است در رابطه با یک اردک و خروس که می‌خواستند بدانند آیا پری دریایی وجود دارد یا نه.

در این داستان، تعدادی از بازماندگان دایناسورها تصمیم می‌گیرند که یک‌بار دیگر بر جهان حکم‌فرما شوند اما پس از مدتی با اتفاقات جدید و جالبی روبرو می‌شوند که انتظارش را نداشتند.

داستان کوتاه انگلیسی درخت بدخلق در رابطه با درختی است که دوست نداشت سایه‌اش را با کسی تقسیم کند. برای همین نیز کسی او را دوست نداشت. اما این موضوع در یک زمستان سرد گریبان گیرش شده بود و تنهایی وی جان وی را به خطر انداخته بود.

راز سکه‌ی گم‌شده در رابطه با یک موش کارآگاهی است که خیلی خجالتی بود. در یک جستجوی کارآگاهی، کمرویی این موش باعث شد که تمامی کارهای خوبی که انجام داده بود بی‌فایده شود. بنابراین تصمیم گرفت که دیگر کمرو و خجالتی نباشد

داستان کوتاه انگلیسی خرگوش سخاوتمند در رابطه با خرگوش باهوشی است که خانه‌ای بسیار عالی طراحی کرده بود که در یک زمستان سخت از گزند طوفان و سیل در امان ماند. این خرگوش در آن زمستان به حیوانات زیادی در خانه‌ی خود پناه داده بود که این حیوانات در بهار بعدی باعث نجات جانش شدند.

داستان کوتاه انگلیسی هیولا در رخت‌آویز در رابطه با یک پسربچه‌ای است که از تاریکی می‌ترسید چون فکر می‌کرد هیولا ترسناک است. اما شبی در تاریکی هیولایی می‌بیند و اتفاقات طوری رقم می‌خورد که با آن هیولا آشنا می‌شود و باهم دوست می‌شوند و می‌فهمد که ترسش بی‌مورد بوده است.

داستان کوتاه انگلیسی درباره پسری که میخواست خدا را ببیند و آماده یک سفر طولانی بود اما فهمید که خدا خیلی نزدیکتر است.