داستان انگلیسی مادرشوهر فضول - درسنامه اصلی

مادر شوهر فضول - داستان اصلی

همسر آماده است که از دست مادر شوهر فضولش رهایی یابد.

اَبی عزیز:

چگونه به شکل مؤدبانه به مادر شوهرم بگویم که دست از شستن لباس‌هایم بردارد؟ همه چیز از آن‌جایی شروع شد که من به دلیل حاملگی بر روی تختم دراز کشیده و استراحت می‌کردم. به‌نظرم اشکالی نداشت که بخشی از کارهای معمول را انجام دهد تا به ما کمک کند. ولی حالا او هر موقع که می‌آید تا مراقب بچه‌ها باشد [کارهای ما] را انجام می‌دهد.

من به شدت بر روی شستن لباس‌هایم حساس هستم و این دلیل اصلی آن است که نمی‌خواهم او انجامشان دهد. همچنین، ترجیح می‌دهم او به جای شستن لباس‌ها زمانش را صرف بازی با بچه‌ها کند.

او همچنین چیزها را در جاهای اشتباه قرار می‌دهد. او این کار را با ظرف‌های من نیز انجام می‌دهد. یک بار به او گفتم که نگران لباس‌هایم نباشد چرا که هنوز مرتبشان نکردم. با این حال او بدون اجازه تصمیم گرفت که انجامشان دهد.

او بسیار بااراده است. همچنین همسرم و من با او که به روش فرزاندداریمان احترام نمی‌گذارد مشکلاتی داشته‌ایم.

او اغلب حرف‌ها را اشتباه متوجه می‌شود. چه روشی بهترین راه برای ما است که به او بگوییم که به کمک او نیازی نداریم؟

امضا: لباس‌های کثیف خانواده.