الگوهای رایج انگلیسی

100 درس

نمی‌توانم جلوی ... را بگیرم

توضیح مختصر

در این درس الگوهای رایج انگلیسی با "نمی‌توانم جلوی ... را بگیرم" را یاد می گیرید.

  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل صوتی

دانلود فایل صوتی

متن انگلیسی درس

032 I can’t help—

EXAMPLES:

I can’t help laughing every time I think of that.

I couldn’t help noticing your ring; it’s beautiful.

I can’t help but feel sorry for him.

I can’t help remembering how beautiful she looked.

DIALOGUES:

A: So how long have you known Maria?

B: Only four days.

A: Only four days! That’s so short, and you seem so crazy about her.

B: I know. I can’t help thinking about her. She’s always on my mind.

A: Well, why don’t you ask her out on a date?

B: I’d like to, but what if she said no? I don’t think I could stand the rejection.

ترجمه‌ی درس

032 نمی‌توانم جلوی — را بگیرم

مثال‌ها

من نمی‌توانم جلوی خندیدن خودم را هر بار که به آن موضوع فکر می‌کنم بگیرم.

من نمی‌توانم جلوی توجهم به حلقه‌ات را بگیرم؛ خیلی زیباست.

من نمی‌توانم کمکی بکنم، ولی برایش احساس تاسف می‌کنم.

من نمی‌توانم جلوی به خاطر آوردن این موضوع را بگیرم که او چقدر زیبا به چشم می‌آمد.

گفتگوها

A: خب، از کی ماریا را می‌شناختی؟

B: فقط چهار روز است.

A: فقط چهار روز! این زمان کوتاهی است، و تو دیوانه و شیدای او به نظر می‌رسی.

B: می‌دانم. من نمی‌توانم جلوی فکر کردن به او را بگیرم. او همیشه در فکر و ذهن من است.

A: خب، چرا برای یک قرار ملاقات در بیرون از او دعوت نمی‌کنی؟

B: می‌خواهم این کار را بکنم، ولی اگر او بگوید نه، چه خواهد شد؟ فکر نمی‌کنم بتوانم جواب رد او را تاب بیاورم.